بررسی عطر

مقایسه دو غول کهربایی: امبر سلطان و امبر اوتومان

کهربا (Amber) نُقل محافل عطر هست که همواره با شک و ابهام در موردش حرف زده میشه. اکوردی که اوایل قرن پیش پا به عرصۀ عطرسازی گذاشت برای القای حس اسرارآمیز شرقی و غنایِ بسترِ عطر با نتهای گرم و شیرین، امروز به ابعاد بسیار وسیعی رسیده، اما همچنان – به خصوص در فضای مجازی عطر در ایران – از چهارچوب تعاریف سطحی نگر و نادرست خارج نشده و بارها در موردش دچار اشتباهات و سوء تعاریف شدیم تا جایی که این اکورد را با عنبر اشتباه گرفته یا حتی فرمولاسیون اکورد کهربا رو به عنبر منسوب کردن. یک علت عمدۀ این باور نادرست شباهت نامی دو مادۀ عنبر و کهربا به انگلیسی هست که یکی amber و دیگری ambergris نامیده میشه. ما هم توی سمور به مقصود پایین آوردن ضریب خطا تو فضای مجازی فارسی عمدا این ماده رو کهربا نام گذاری کردیم تا مانع اشتباه گرفتن این اکورد با عنبر بشه.

کهربا

پیش از اینکه ادامه بدم و وارد مبحث این دو عطر بشم باید در مورد کهربا خیلی کوتاه بگم که این ماده یک اکورد هست نه یک نت یا اسانس یا روغن. یعنی ترکیبی از مواد مختلف که شکلی واحد رو میسازن و هویت شخصی خودشون رو از دست داده و در اتحاد با هم هویت جدیدی رو میسازن که اکورد نام داره. کهربا (amber) میتونه ترکیبی از مواد طبیعی و سنتتیک باشه و این ماده با عنبر (ambergris) که عنبر سائل هم گفته میشه فرق داره. معمولا برای درک ماهیت کهربا در عطر، ترکیبی بسیار متداول از کهربا یا اَمبِر رو به این صورت معرفی میکنن: صمغ لادن، کومارین (دانۀ تونکا)، وانیل و بنزوئین (صمغ درخت ناقوس گُل). این ترکیب و اکثیرت ترکیبات کهربایی صرفا برای ایجاد فضایی گرم، اسرارآمیز، جذاب و شرقی هست و برای اولین بار به این دلیل که رایحۀ این ترکیب رنگ کهربایی و سنگینی رزد اون رو به یاد میاره، کهربا نامیده شد.

نکتۀ بعدی در مورد کهربا شباهت نام این ماده با سنگ کهرباست که موجب نهادینه شدن این باور غلط شده که این اکورد از سنگ کهربا گرفته میشه. کهربای طبیعی صمغ درختان هست که برای دفاع از خود در مقابل آفات و حشرات ترشح میکنن و در طی سالیان بسیار طولانی به فسیل یا سنگ تبدیل شده. همین موضوع که سنگ کهربا ممکنه تو ترکیبش آثاری از لاشه های حیوانی رو حبس کرده باشه استفاده از این ماده در عطرسازی رو ممنوع میکنه. جدا از این، قیمت بالا و نامشخص این ماده ارزشمند از حد منطقی قیمت مواد خام عطرسازی بالاتر هست که مانع استفاده از اون توی عطر به صورت طبیعی میشه.

سرج لوتانس با همکاری عطار همیشگی خودش، آقای کریستوفر شِلدِرِیک، تو سال ۱۹۹۳ نمونۀ منحصر بفردی از عطر کهربایی رو ارائه داد که تا اون زمان؛ و حتی تا مدتها بعد از اون؛ توی بازار جهانی به عنوان ترکیبی منحصر بفرد شناخته میشد. آمبق سولطان – که به صورت متداول “امبر سلطان” خونده میشه – به حق ترکیبی هست که تا زمان خودش اینطور نمایش داده نشده بود و حق عنوانش رو ادا میکرد. امروز گرچه ترکیبات شبیه یا نزدیک امبر سلطان توی دنیای نیش کم نیستن اما همچنان گدازۀ تفتۀ شرقی ای که لوتانس بیش از دو دهه پیش ارائه کرد همچنان یکه تاز هست. اما نیاز هست همین معدود همسانانی که شباهت زیادی با امبر سلطان دارن رو بررسی کنیم تا از زوایای مختلف به عطر نگاه کرده و نقاط قوت و ضعف هر کدوم رو درک کنیم.


کهربا

سرژ لوتانس – امبر سلطان (Serge Lutens Ambre Sultan)

سال تولید: ۱۹۹۳ (بازتولید سال ۲۰۰۰)

کشور: فرانسه

گروه بویایی: شرقی ادویه ای (Oriental Spicy)

عطار: کریستوفر شلدریک (Christopher Sheldrake)

 نُتهای برتر: برگ بو (دِفنه)، تخم گشنیز، نتهای رزینی، مرّ، اکورد کهربا

فصول استفاده: زمستان و پاییز

شاید توی دید اول امبر سلطان حاصل خلاقیت نابغه ای حرفه ای و پرکار باشه که به سطوح تکنیکی بسیار بالایی رسیده و دید هنری بسیار عمیقی داره، که در واقع هم همینطوره اما نه کاملا! گرچه به شخصه امبر سلطان رو با هیچکدوم از همزادانش عوض نمیکنم باید این رو اعتراف کنم که دید عمیق و تجربۀ کافی توی دنیای عطرهای کهربایی ما رو به این نتیجه میرسونه که امبر سلطان – همونطور که سرج لوتانس هم تاکید میکنه – بازسازی دانش عطرسازی عربیِ شمالِ آفریقا هست که با رویکردی اروپایی پرداخته شده.

لوکا تورین تو کتاب معروفش؛ A to Z Guide to Fragrance؛ در مورد امبر سلطان اینطور میگه “اونچه به عنوان کهربا به صورت روغن توی بازارهای سنتی خاورمیانه با بویی متواضع و بی شیله پیله و هیپی و کمی کسل کننده فروش میره، اینبار با لهجه ای جدید به دنیا بازتاب شده.”

در حقیقت لوتانس طرحِ ارتقایِ ترکیبی شناخته شده رو پی ریزی کرد که به خودی خود یک توریست اروپایی که از بالاشهر پاریس برای دیدن مراکش اومده، مگر تحت تاثیر فضای مرموز و اسرارآمیز بازارهای سنتی یه شیشه ازش بخره و اگر مدت اقامتش به بالای دو هفته برسه و همه جا و همه چی براش شناخته شده و متداول به نظر بیاد احتمالا اون شیشه “کهربای آفریقایی” جزو همون وسایلی هست که به بهانۀ حجم بار توی هتل کنار آینۀ توالت جا میذاره. این خصلت یکنواختی و ساده بودنِ مرتاض گونۀ اکورهای کهربایِ عربی دقیقا نقطه ضعفی بود که لوتانس با دقت بالا به حلاجی و ترمیم اون همت گمارد.

امبر سلطان با رایحه ای شروع میکنه که هم کهربایی هست و هم نیست. هم نوید فضایی کهربایی رو میده و هم تو حالتی از تعلیق طوری نگه میداره که مثل صحنۀ تصادف خیلی خفیف دو اتومبیل شما رو برای تماشا قلقلک میده. نوعی خشونت آمیخته با زیبایی که از ترکیب گرم نتهای ادویه ای و علوفه ای (تخم گشنیز، آویشن و انجلیکا)، به همراه بستری رزینی و برگ بو شکل گرفته. برگ بو که شروع امبر سلطان رو تزئین میکنه ماهیتی مثل اسطخودوس طبیعی داره که در حقیقت نُتی گرم هست اما معمولا توی ترکیبات خنک بکار میره. اینجا هم برگ بو داره نهان گداختۀ خودش و قدرت تطبیق پذیری با ترکیبات گرم شرقی رو به نمایش میذاره. حاصل این تصادم فضایی سبز هست که زیر لایه های سنگین گذازه های کهربایی مخفی شده و حسی سوزان و گزگز کننده شبیه سوزش دستهای یخ زده زیر شیر آب گرم رو القا میکنه.

انجلیکا، گشنیز و برگ بو فضای کهربایی و رزینی بطن کار رو فراهم میکنن. ترکیبی شبه-کهربایی و شدیدا شرقی با تاکید روی آفتاب سوختگی (بدون تاکید روی تاریک بودن برای القای حس شرقی) و حالتی دهاتی و اصیل، شکل میگیره که حس بسیار قدرتمندی از جادو و طلسم و تابو رو با خودش یدک میکشه. اما سِیر این کهربای یاغی و رمّال گونۀ صحرایی به بستری نرم و بی زاویه و بی آزار که از وانیل و چوب سندل ساخته شده واقعا تماشایی هست. به سرعت از شروع زاویه دار و خنجر گونه تا گرمای نرم و مفرّح فرود میرسه و این فرود در حقیقت ماهیت اصلیِ امبر سلطان هست. رایحه ای گرم و صمیمی و دعوت کننده مثل سفرۀ خودمونی اعراب بادیه نشین. حالتی مملو از درونگرایی و راز که کلید قفلی رو هدیه میکنه که توریست غربی توی هر سفر به ممالک شرقی با شیفتگی و حیرت به دنبالش بوده.

 ★★★★★


کهربا

مرچنت او ونیز – اوتومان امبر (The Merchant of Venice Ottoman Amber)

سال تولید: ۲۰۱۵

کشور: ایتالیا

گروه بویایی: شرقی چوبی (Oriental Woody)

عطار: ناشناس

 نُتهای برتر: صمغ لادن، وانیل، آلو سیاه، مرّ، نعنا هندی

فصول استفاده: زمستان و پاییز

گرچه خانۀ عطر ایتالیایی The Merchant of Venice با نامگذاری عطر کهربایی خود سعی تو تلقین اصالت یا متفاوت بودن این ترکیب داره، اُتومان امبر (کهربای عثمانی) نه تنها شباهتی به ترکیبات عطرسازی تُرکی و عثمانی نداره که بیشتر به همون چیزی شبیه هست که لوتانس طی سالها پرسه زدن توی کوچه بازارهای تونس و مراکش و الجزایر نهایتا توی مانسفیت شرقی خودش؛ امبر سلطان؛ نمود داده.

اتومان امبر تیز و نافذ، و گرم و ادویه ای، با رایحۀ میوه ای و شیرین که توی فضای خنک (بهتره بگم سعی میکنه خنک باشه اما اونقدرا هم نمیتونه) ادغام شده. فضایی که از ترکیب ترنج و شمعدانی و آلوسیاه ساخته میشه دقیقا اون چیزی که باید باشه نیست. این ترکیب با نتهایی دودی و خاکی که توی پس زمینه از بدو شروع بازی میکنن و خیلی خودنمایی نمیکنن، همراه هست. قسمتی از این تم خاکی گرم که رایحۀ کهربایی رو فرا میخونه از نعنا هندی میاد. گرچه انتظار میده بخاطر صمغ لادن و حضور چوب عود، رگه های حیوانی و چرک رو توی بطن کهربا ببینیم اما جز نمۀ خفیفی از رایحه های گرم شرقیِ مبهم که به قدرت گرفتن مرّ و وانیل کمک میکنن، چیز بیشتری دستگیر نمیشه.

در کل اتومان امبر کار خوبیه اما بخاطر تلاش تو کپی کردن اصالت امبر سلطان دچار کمی بی هویتی شده. طبیعتا این بی هویتی رو کسی خوب متوجه میشه که امبرسلطان رو خوب شناخته باشه و در کنار اون ترکیباب کهربایی آفریقایی مثل Soir de Marrakech رو تست کرده باشه.

 هر دو کار توی یه فضا سیر میکنن و هر دو رگه های شدید شرقی آفریقایی دارن اما اگه بخوایم دقیق نگاه کنیم امبر سلطان شروع قدرتمندی داره در حالی که اتومان امبر شروعش چندان وحشی نیست. امبر سلطان فرود کلاسیکی داره اما اتومان امبر چندان تمایل نداره تغییر حالت بده و فرودش خیلی شبیه شروعش باقی میمونه.

 ★★★

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

5 دیدگاه

  1. کیوان جان.واقعا لذت میبرم.از این دانش.و هنر.یک سوال دارم نمیدونم جواب میدین یا نه……من دیدم در جاهای مختلف دوستان از جمله شما یک عطر رو با یک تابلو نقاشی یا فلان قطعه فیلم .رمان یا دیالوگ مقایسه میکنند و من داغون میشم که چرا من نمیفهمم.ایا فوت و فنی داره استعداد میشه یادگرفت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید