مقالات علمی عطر

بوی صمیمیِ کتاب و کاغذ

کتابهیچ چیز نمیتونه به قدرت رایحه ای که ریشه در گذشته داره گذشته رو تصویر کنه. حس بویایی انسان اگرچه در مسیر تکامل ضعیف شده و نادیده گرفته شده و واژگان کافی براش تعریف نشده اما خودش به تنهایی زبانی هست قدرتمند که میتونه پرت افتاده ترین احساسات و خاطرات رو بازپروری کنه. در هر جای دنیا انسانهایی وجود دارن که بدون اینکه ذره ای از زبان همدیگه سر دربیارن و بتونن با هم ارتباط برقرار کنن عشقی مشترک رو با هم شریک میشن. عشق به کتاب و مطالعه یکی از قابل تقدیرترین و همه گیرترین فانتزی های انسان هست.

این روزها حضور تکنولوژی توی زندگی روزمرۀ ما امری بسیار عادی و لازم حس میشه و به مدد همین تکنولوژی فرصتهای مطالعه توی وسایل نقلیۀ عمومی، موقع غذا خوردن یا استراحت بدون اینکه مجبور باشین حجم و وزن یک کتاب رو متحمل بشیم برامون میسر شده. به منظور حفظ درختان و تولید کمتر کاغذ سالانه هزاران یا حتی میلیونها کتاب به صورت PDF یا فرمت های قابل اجرا برای نوت بوک ها و موبایلهای هوشمند به فروش میرن و در ازاش نسخۀ خطی اونها کمتر چاپ میشه. حالا لبۀ آی پد رو بو کنین، یه فلش حاوی کلی کتاب PDF رو بو کنین، آیا واقعا میشه با بوی یه کتاب فروشی تو خیابون انقلاب مقایسه ش کرد؟ اونا به کنار، آیا میشه هیچ چیزی رو توی دنیا با اون لحظه که بینی رو عمیقا بین صفحات کتابی – چه نو و چه کهنه – میکشیم عوض کرد؟

بوی کتاب، بوی دنج و مهربون کتاب کهنه یکی از اون روایح عجیب غریبی هست که تقریبا هر انسانی شیفته و مفتونش میشه. چه افراد خورۀ کتاب و چه کسانی که توی فرصتهای آزاد فقط مطالعه میکنن و چه اونایی که اصن مطالعه نمیکنن. این رایحۀ دوست داشتنی و ساده و محترم چی داره و چی هست که اینطور جادو میکنه؟

کتابپروفسور ماتیا سترلیچ (Matija Strlič) از کالج لندن این رایحۀ منحصر بفرد رو اینطوری تعریف میکنه: “ترکیبی از نُتهای علوفه ای و رد قویِ نُتهای اسیدی و بوی وانیلی روی لایه ای از رطوبتِ جاافتاده تشکیل بویی رو میده که باهاش کتاب کهنه رو میشناسیم”. پیشتر هم توی پست بررسی عطر مارلی پگاسوس  به تاثیر بوی وانیل روی انسان اشاره کرده بودم. کتاب هم از همون ترفند برای جادوی بینی شما استفاده میکنه.

این ترکیب توی کتابهای قدیمی میتونه از چسب، کاغذ و مرکب تشکیل شده باشه که به مرور زمان مضمحل شدن و ترکیبات ارگانیک فرّاری رو آزاد میکنن که توسط بینی به عنوان بوی کتاب قدیمی کُدگذاری میشه. کتابهای جدید هم ترکیبی از همون روایح ارگانیک فرّار رو دارن که گرچه با همتای قدیمیشون فرق دارن اما از یک جنس هستن: بوی کاغذ تازه و مرکب چاپ و چسب حرارتی که بنا به تنوع متریالِ استفاده شده در مرکب، کاغذ یا چسب به مراتب روایح متنوع تری دارن.

برای اینکه رایحۀ کتاب قدیمی رو بهتر بشناسیم باید اول این رایحه رو بشکنیم. این رایحه حالتی وانیلی، کمی شیرین، کمی شبیه بوی انجیر، پودری و پُرزدار، و کمی گـُلی/تنباکویی داره. اما اگر از زبان مردمی که به عطر و دنیای رایحه مسلط نیستن بشنویم این رایحه شبیه شکلات کاکائویی و قهوه هست. بله تعجب نکنین. مانند کتابها هر جسمی که بویی از خودش داره ترکیبات ارگانیک فرّار (Volatile Organic Compounds) رو آزاد میکنه که در واقع بوی اون جسم هستن و VOC شکلات و قهوه به VOC کتاب بسیار شباهت داره. تعجب کردین؟ کاکائو و قهوه دو ترکیب شیمیایی توشون موجوده به نام سلولز (cellulose) و لیگنین (lignin) که هر دو به وفور توی کاغذ کهنۀ در حال اضمحلال یافت میشه.

کتاب

بیایم به این ترکیب به صورت علمی تر وارد بشیم و آنالیزش کنیم. رایحۀ وانیل مانند کتاب بخاطر حضور نُت وانیلین هست که مادۀ اصلی وانیل هست و بوی وانیل رو میسازه. بنزالدهید بویی بادامی و پودری بهش میده. بوی شیرین کتاب از تولوئن میاد و همچنین اتیل بنزن، و ۲-اتیل هگزان کمی بوی گلی و توتونی میسازه. این بوی خالص و مشترک بین همه کتابهای کهنه هست. علاوه بر اینها نم، رایحۀ دودی چوب قفسۀ کتابخانه، گلی که روزگاری بین صفحات پـَخت شده بوده و هر چیزی که کتاب در طول عمرش دیده میتونه روی هویت بویایی اون کتاب تاثیر بذاره. همین کُدهای بویایی به محققین کمک میکنه که روند اضمحلال کتابهای نفیس رو تشخیص بدن و از پوسیدن اونها جلوگیری کنن.


حالا برسیم به اینکه این بوی خوش قدیمی رو چطوری میشه توی روایح و عطرها پیدا کرد. اساسا وقتی به تعریف رایحه و عطر میرسیم یک فرق عظیم بین این هست که سرنوشت هر برند رو میتونه رقم بزنه. میخوام صرفا برای این مقاله یه تعریف از رایحه و عطر ارائه بدم که شاید جای دیگه سندیت نداشته باشه. اینطور در نظر بگیریم که “رایحه” یک بوی مشخص از یک جسم، مکان یا چیزی که دیده و لمس میشه هست که ما رو مستقیما یاد اون چیز بندازه؛ مثل بوی پیتزا یا کتابخونه. “عطر” رو اما میشه یک بوی انتزاعی در نظر گرفت که یک حس رو میرسونه که قابل لمس نیست اما قابل تصور هست مثل حس خوب کتاب خوندن کنار پنجره ای که بارون روی شیشه هاش میرقصه. باز هم میگم که این تعریف عمومیت نداره و فقط برای روشن کردن قضیه دارم تعریف میکنم. به این ترتیب عطری مثل Demeter Paperback یا مثلا عطر In the Library از برند آمریکایی CB I Hate Perfume و همچنین عطر Paper Passion ساختۀ گزا شون برای شرکت Wallpaper* STEIDL بیش از اینکه عطر باشن رایحه هستن و مستقیما بوی کتاب و کتاب خونه و کاغذ میدن. همچنین عطرهای Paper و Book از خانۀ عطر Commodity رو میشه جزو این دسته گذاشت.

کتاب

توی یه پست به معرفی عطر Diptyque Eau de Duelle پرداختم و اشاره کردم که بوی کاغذ مانندی داره. حالا برسیم به نمونه های مشابه و بارزتر. دستۀ دوم عطرهایی رو شامل میشه که بویی شبیه بوی کتاب توی ترکیبشون حضور داره و اون بخاطر مولکولهای مشترک بین بوی کتاب و ترکیب عطر هست. مثل بنزوئین و وانیل و چوب گائیاک. فرق این دسته با دستۀ اول توی انتزاعی بودن ترکیب هست. یعنی عطر ترکیبی داره که به بوی مادۀ خاصی اشاره نمیکنه اما برخلاف دستۀ اول که مستقیما سعی در بازسازی یک بوی مشخص دارن، با ترکیبی حساب شده یک حس رو یادآور میشن و باعث میشن که اون حس توی ذهن شما شکل بگیره. از بین این عطرها میشه به Guerlain Bois d’Armenie که بویی کاغذ مانند داره و عطر Christian Dior Bois d’Argent اشاره کرد. همچنین عطر Byredo Bibliothèque و عطر Biblioteca de Babel از برند آرژانتینی Fueguia 1833 بخاطر شبیه سازی بوی کتاب و کاغذ و کتابخونه میتونن مرجع خوبی به حساب بیان.

کتاب

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

26 دیدگاه

  1. سلام. فرمول ساختاری تولوئن و اتیل بنزن رو اشتباهی جای هم بکار بردین. لطفا تصحیح بشه. ممنون.

  2. چه مطلب جالب و باحالی نوشتی آقا کیوان
    زنده باد
    بوی کاغذ و کتاب فوق العادست.
    همین بوی خوش کتاب باعث میشه آدم اگر مدتی به کتاب مراجعه نکرده باشه به عشق همین بو هم که شده مجدد به دنیای کتاب برگرده و لذت ببره. چون بوی بسیار خاص و قابل دستیابی هست، ترجیح میدم با همون خود کاغذ تجربه اش کنم مگر اینکه دنیامون به سمتی بره که دیگه هیچ کتاب کاغذی تولید نشه(کمیاب بشه) و همه چی دیجیتال بشه!
    اون موقع داشتن عطری با بوی کاغذ و کتاب کهنه میشه دنیایی از خاطره!

    راستی بوی جوهر خودنویس(البته از نوع مرغوب آن) و مرکب هم فوق العادست. نمی دونم عطری هست که همچین بویی رو تداعی کنه؟!

  3. اخ اخ بوی کاغذ من افتخار داشتم که paper passion رو تست کنم و لذت ببرم ولی نتونستم عطرشو تهیه کنم متاسفانه
    فقط عطر فرست کلاس از برند اگنر شباهتهای کمی بااین عطر داشت ولی نمیتونست اون باشه ????

  4. من فکر میکنم بوی کتاب کهنه هم از اون بوهای نوستالژیکه مثل بوی ‌کمدها و جعبه لوازم ارایشی های قدیمی.
    راستی یه سوال، تولوئن بشدت سمی هست و استفاده اش توی عطر مدت هاست ممنوع شده، گفتی بوی شیرین داره؟ چجور بویی یعنی؟ بعد بوی تولوئن توی کتاب های کهنه هست؟

  5. le labo هم یه عطر داشت منتهی یادم نیست کدوم بود. اگر اشتباه کنم شماره ۱۳ داشت یه بوی کاغذ مانندی داشت که رو به سمت میوه ای میرفت. حالا شاید هم من اشتباه میکنم و کلا یه عطر دیگه بود و یه چی دیگه بود. اما در نهایت مثل همیشه عالی بود همه چی و توصیف هات

  6. ممنون کیوان عزیز از ریویوی عالیت. یه سری عطرا هستن برای من که یه چیزی بین عطرای دسته ی اول و دومم. نه کاملا کاغذن و نه کاملا انتزاعی . Notturno Meo Fusciuni یا M/Mink Byredo یه جورایی از جوهر و مرکب به کاغذ میرسن و Water Calligraphy By Kilian هم بدون بنزوئین و وانیل و گایاک بازم به نظرم تداعی کننده کاغذ و جوهره (به قول یکی از ریویوهای فرگرنتیکا مثل تاش مرکبی روی کاغذ برنجی)
    تا چه حد برداشتم میتونه درست باشه؟

    1. ببین نوتورنو از مئو فوشونی بیشتر بوی مرکب میده. عین همین رو تو شروع عطر ۲ از کوم د گاغسون و و شروع Burqa از برند SoOud هم حس میکنی. ربطی به کاغذ ندارن. به نظر من کیلیان هم مثال خوبی برای بوی کاغذ نیست. کوم د گاغسون ۲ بوش بیشتر به کاغذ میخوره تا اون. یه مثال دیگه کرید سابلایم وانیل میتونه باشه اما کمی میره تو جاده خاکی

  7. بنظرم برای اون رایحه از همون واژه ی «بو» استفاده کنیم مناسب تر و سرراست تره.. بو دیگه.. وختی تو خیابون راه میریم مثلا میگیم بوی چوب تازه میاد.. یا بوی نجاری میاد بعد برمیگردیم میبینیم اونجا دارن دکور چوبی میسازن.. همین واژه ی بو مارو درست میرسونه به آدرس مورد نظر! رایحه پیچیدش میکنه..
    فعلا بیا کاربرد واژه ی خودمونیه خودمون توی یه پست ملی رو جشن بگیریم ?? «پَخت»! خوشم اومد?

  8. تو یکی از مطلب ها مربوط با آلدهید، اشاره ای به ۲methylundecanal داشتی، این ترکیب یکی از همین voc هاست. اما یه فرق اساسی بین اون و همین تولوئن هست
    اولی تو پوست میوه میشه پیداش کرد دومی رو تو نفت!
    خیلی گسترده هستن این مواد فرار، البته به علت تبخیر در دمای پایین ( حتی منفی سلسیوس) طبیعی هست این اندازه از فراریت.
    تولوئن و اتیل بنزن، دو جزو از چهارتایی های BTEX، خطرناکترین شون هستن، خیلی سمی و کشنده. زیاد باهاش باشی کبد و دستگاه عصبی رو درگیر می کنه.
    مثلا حد مجاز اتیل بنزن تو آب ۰٫۷ ppm( طبق epa).
    کیوان واقعا استفاده میشه این ترکیبات تو عطر، یا صرفا با یه فرمول پارالل، شبیه سازی و القا میشه رایحه شون؟

  9. سلام . عالی بود . من بوی کتاب های نو رو خیلی بیشتر از کتاب های کهنه دوست دارم . به نظر من دلنشین تره .

  10. اوه منکه اصلا با بوی کهنه ر کتاب اینا حال نمیکنم ولی بوی قهوه به مشامم میخوره دست خودم نیست دیوانه میشم خیلی دوست دارم بوی قهوه ای که با هل و جوز هندی و میخک و زعفران درست شده و بوی تلخ وتندش رو فضای بسته رو پر کرده باشه وای ی ی اونوقت یه عطر شیپیق مث الکسیر ارماتیک و یا جورنی امواج بزنم و توی تنهایی توفضای بسته که بوی قهوه پچیده قهوه بخورم???????

  11. یکی از عطرهایی که خیلی واسم آرامش بخش هست و منو یاده کتاب و کاغذ میندازه Hommage a l’homme Voyageur Lalique هست. (ترکیب وتیور_پاچولی_هل و پاپیروس دوست داشتنی)

  12. وای مرسی خیلی عالی بود

    منم این بو رو خیلی دوسش دارم . اون دسته ی اول کدوماش تو ایران هست ؟
    این دمتر کارش خیلی درسته ها مثه اینکه ! رایحه ی باران هم که مطلبشو نوشتید گفتید از بقیه بهتر تونسته درستش کنه ؛
    تو ساخت روایح شاخص اینچنینی گویا خیلی تبحر داره . حیف که من تا حالا یک بار هم نتونستم کاراشو تست کنم ،
    اگه جایی هست که سمپل این دمتر و اون بارونی رو ممکنه داشته باشه ممنون میشم معرفی کنن دوستان . با احترام

    1. والا متاسفانه از دستۀ اول هیچکدوم نیستن تو ایران. با این که دمتر قیمتی هم نداره. عطراش بین ۸ تا ۳۰ دلار قیمت دارن فقط. و عطرهای جالب و بامزه ای هم داره. توی اون دسته فقط کار های سی بی خیلی گرونن. کومودوتی هم قیمتش مثل بقیه کاراش نیش حدود ۱۰۰ ۱۱۰ دلار ایناست

  13. مرسی کیوان . مثل همیشه مفصل و جامع بود . تو این قسمت به ی نکته برخوردم که اشاره کردی و دنبال ی واژه مناسب برای ترکیبات ساده و تک بعدی بودم که نمیشه اسم عطر رو روشون گذاشت. گفتی رایحه. خوب بود . ولی باید دنبال ی واژه مناسبتر بگردم .

  14. من عاشق بوی کتاب هستم این عطرا به خاطر نت های گیاهی که دارن علاوه بر بوی کتاب و کتابخونه بوی زندگی و طبیعت میدن روحو نوازش میکنن

  15. من بوی کتاب نو رو بیشتر از کتاب کهنه و خاکی دوس دارم بعد بوی عطرای کلاسیکو بیشتر از عطرای مدرن دوس دارم ??
    هرچند فضایی که بوی کتاب کهنه منو با خودش به اون میبره رو میپرستم اما فک میکنم کمتر دوس داشتنش به خاطر نزدیکی بوی کتاب کهنه به همون حالت قهوه مانند هست که گفتی.
    قهوه ماده ای هست که اصلا بوشو دوس ندارم و خوشم نمیاد از بوی تلخ و چرک و سنگینش مگر اینکه خیلی زیبا کار بشه.
    چه عطرایی معرفی کردی دلم آب افتاد با دیدن نت بندی هاش. جالبه که تو اکثرش زنبق و صمغ ها نقش اصلی رو دارن.

  16. یک شیشه نصفه از گوچی پور اوم از سال ۲۰۰۳ دارم که خیلی بد جور من رو یاد کاغذ میاندازه. یک دفتر کاهی هم داشتم که ۳۰ سالی عمر داشت که رنگش قهوه ای شده بود و شدیدا تخمیر شده بود و به همین خاطر بویی بسیار خاص و شدید و دوست داشتنی داشت

  17. بو هم بوی کتاب‌های قدیمی واقعا ، بسیار عالی بود منتظر بررسی شما در این رابطه بودم و به نظرم دسته دوم عطرها که حس بوی کاغذ رو زنده کنه در کنار سایر ترکیبات بهتره تا اینکه شما بوی خود کاغذ رو بدی هنگام استفاده از عطر وگرنه بوی کاغذ البته قدیمیش بسیار خاطره انگیزه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید