بررسی عطر

سادگی در عین پیچیدگی: بررسی عطر آمواژ برکن مردانه

آمواژ – بِـرَکِـن مردونه (Amouage – Bracken Man)

سال تولید: ۲۰۱۶

کشور: عمان

گروه بویایی: آروماتیک فوژه (Aromatic Fougère)

عطار: اولیور کرسپ (Olivier Cresp)، فابریس پلگرین (Fabrice Pellegrin)

نُتهای برتر: زیره، اسطخودوس (لاوندر)، شمعدونی، جوز هندی، سرو، پچولی، چوب سدروس، دارچین، برگاموت

فصول استفاده: پاییز و بهار


سال گذشته وقتی خبر فوت لِمی کیلمیستر (Lemmy Kilmister) خوانندۀ گروه Motörhead رو شنیدم خیلی حالم گرفته شد. تو خودم رفته بودم و یه جورایی کل روز یه طوری بودم که دلم نمیخواست کسی کاری به کارم داشته باشه. من خیلی طرفدار موتورهد نبودم اما اینکه میدیدم همه چهره های دوران ما یکی یکی دارن از بین میرن حس بدی بهم دست میداد که انگار اون نسل تو جوانی داره پیر میشه. آخرین قطره های Versace L’Homme رو از کشوی عطرام آوردم بیرون و استفاده کردم. به یاد اون روزا و اون دوران تکرار نشدنی.

باری، اون روزها گذشت و اون عطر ورساچه هم تموم شد و من کلا یادم رفت کی بودم و مدتها طرف عطرهای کلاسیک مردونه آرایشگاهی نرفتم و اونایی هم که داشتم تو کشوی اتاقم تو ایران موندن و باهاشون وداع کردم، تا اینکه چند روز پیش فربد از خدا بی خبر دوباره آتیش به جونم انداخت. فربد یه سمپل ۵ میل از آمواژ برکن مردونه برام فرستاده بود که تازه فهمیدم تا الان فرصت تستش فراهم نشده بود چون به محض اینکه تست کردم همه اون چیزایی که مونده بود تو قدیم از نو زنده شدن. یاد محله قدیمی افتادم و بچه های اون زمان، یاد تیپای قدیم و عطرهای قدیم. من آدمی هستم که با خاطراتم زندگی میکنم و خیلی دوسشون دارم بخاطر همین کلی دعا به جون فربد کردم!

آمواژ برکن رو گرچه نمیشه یه عطر قدیمی و تماما کلاسیک به حساب آورد اما استعداد عجیبی تو دیوانه کردن کسانی که با خاطراتشون زنده هستن داره؛ مخصوصا کسانی که با لانارشیست کارُن (Caron L’Anarchiste) و مونتاتا سرخ (Montana Parfum d’Homme) و شنل اگوئیست (Chanel Égoïste) خاطره دارن. این عطر ساختاری بسیار جالب داره و میتونم بگم بهترین دیدار شرق و غرب توی دنیای عطر توی برکن مردونه اتفاق افتاده. روایح ادویه ای و بخوری و گزندۀ عُمانیِ معروفِ آمواژ توی تار و پودِ فضایی فوژه (فوژغ هم گفته میشه) و اروپایی و سبز بافته شده تا همۀ جوانب طبیعی رایحه ای طبیعت گرا، طبیعت دوست و جنگلی و سبز رو به رخ بکشه، و انصافا چقدر زیبا و سَلیس لُب کلام رو میرسونه.

شروع برکن یه سمفونی شلوغ – هرچند با تعداد کمی نوازنده – از نُتهای ادویه ای هست. جوز هندی و میخک و دارچین از ابتدای امر روی لاوندر (اسطخودوس) عطر حکومت میکنن و فضایی سبز، زمینی، خاکی و نمور و دم کرده رو تشکیل میدن. واقعا حس میکنین مثل یک خزنده بینیتون چند سانتی خاک جنگل قرار داره. این شروع برای شیفت شدن به قلب عطر نیاز به یاری برگاموت و لیمو داره که حسی فلزی و گازدار و مرکباتی رو توی بطن ادویه ای عطر فعال میکنن و به همین منوال شما با رایحه ای طرف هستین استخون دار، مستحکم اما نه زورگو، گرم و سوزان اما نه خفه کننده، کمی پلاستیکی و کمی عجیب غریب که بخاطر شباهتش به همتاهای ادویه ای دهه های گذشته باهاش احساس آشنایی و همزادپنداری میکنین.

بستر این عطر از فضای شرقی کمی فاصله میگیره و به سمت فضای سبز اروپایی سر خم میکنه. عناصر واقعی فوژه توی فرود عطر کاملا نمایان و بارز هستن. اسطخودوس، شمعدانی، پچولی و از همه مهمتر رایحۀ دودی و صمغی سوزنی برگ که توی لیست نتها سرو معرفی شده اما من کمی حس نراد و کاج مانند ازش میگیرم که شباهت به کاج توی Ralph Lauren Polo هست.

آمواژ برکن یه عطر آروماتیک فوژه استاندارد و طبیعت دوست و کمی مدرن هست که مناسب هوای نسبتا سرد هست، نه خیلی سرد. مثل روزهای خنثی پاییزی که نه آفتاب هست نه باد و نه بارون. چرا که ترکیب این عطر در عین سادگیش حسی شلوغ، متراکم و معما گونه میده که نیاز به یه صفحۀ سفید و خالی داره برای اینکه بدون آشوب خودنمایی کنه. عطری هست مناسب سنین بالای ۳۰ از نظر من چرا که با خطوط مشخص و پررنگ آروماتیکش تاکید روی خطوط پررنگ چهره و زوایا و گوشه های استخوانی صورت مردونه میکنه.

موندگاری خیلی بالایی داره، طبق معمول آمواژها، و همچنین نشر بوش و ردی که از خودش بجا میذاره نه تنها خیلی واضح به مشام میرسه بلکه خیلی هم نظر جلب میکنه. حالا که بحث یه عطر آمواژ مردونه شد و صحبت کشید به موندگاری جا داره نظر شخصی خودم رو بگم که به شدت طرفدار آمواژی هستم که مدیر هنریش Christopher Chong هست، گرچه میدونم عموم مردم مخالف نظر من رو دارن. آمواژهای درب آهنربایی برعکس تصور عموم قدرت پخش و موندگاریشون افت نکرده بلکه به یه اندازۀ معقول و همه پسند میزان شده. جدا از اون خلاقیت توی برند آمواژ به مراتب بیشتر از آمواژِ پیش از کریستوفر چانگ هست.

★★★★

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

18 دیدگاه

  1. بسیار با اصالت و پدر مادر دار شاید بهترین کار آمواج باشه اونقدری براش احترام قائلم که هرجایی استفاده نمیکنم مثل عود وود

  2. یکی از عطرهایی بود که وقتی فربد ازش یه ریویو گذاشت وسوسه شده بودم که برم تستش کنم و برای تست کردنش شاید نصف یک ماه رو فقط دویدم!!
    روزهایی که توی شهرمون هی میرفتم عطرفروشی معروف شهرمون و میگفتم برکن دارید میگفت نه نداریم. میگفتم بیارید میگفت به این شعبه ندادن میگفتم جرا و قس علی هذا …. تا اینکه قول داد که بیارن و به وعده شون عمل کردن و آوردن و تستش کردم ولی چون تو روزهای گرم سال اومده بود نخریدمش ? آنر خریدم و همون رو هم سه روز بعد هدیه دادم به یک دوست. و امیدوارم اگر باز این روزا بوش کردم متقاعدم کنه که بابتش پولی پرداخت کنم

  3. به نظرم عطری خاص در فضایی کلاسیک و مدرن و با روایح صمغی و کاجی و تا حدودی ادویه ای داره که اگر مخاطبش رو پیدا کنه ممکنه او را تا مرز عاشق شدن هم به این عطر پیش ببره . من خیلی دوستش داشتم .

  4. منکه اصلا نتونستم باهاش کنار بیام یه جورایی وقتی تستش کردم بام گفتن به خودت ویکس کشیدی جای از بدنت درد میکنه واسه منکه بوی جگوار سبز رو ویجورای بروت رو زنده کرد انگار نه اصلا این مدل عطرها مال من نمیتونن باشن با روحیم سازگار نیست

  5. قبلنم لابلای حرفاتون متوجه حس خاصی که به آمواژ دارین شده بودم…
    کاش منم میتونستم ذهنیت منفیِ متعصبی که به برندهای عرب دارم رو تغییر بدم ⁦:-\⁩

  6. من هیچ کدوم از اون سه تا عطر بالا رو ندارم اما برکن رو دارم وبه نظرم یکی از لذت بخش ترین کارهاییه که از امواج دارم لطفا در مورد کارای جدید ترش یعنی figment و beach hut هم نظر بدین

  7. عاشق عطرایی هستم که علاوه بر رایحه ی خوب کلی حرف و خاطره با خودشون دارن . عطرهایه زیادی دارم که برای جلوگیری از تداعی خاطراتم قایمشون کردم و فقط مواقع خاصی ازشون استفاده میکنم و غرق گذشته میشم .با توصیفی که از این عطر داشتین هم شدیدا مایل شدم تستش کنم ?

  8. عالی مرسی از بررسی عالی این عطر خیلی دوشت دارم تستش کنم اما نمیخرمش چون با اینکه گفتین واسه ۳۰ سال به بالا واسه من پیر میزنه

  9. کیوان،
    تقریبا عکس شما، من همه عطرهای فوژه رو متبلور نگاه پست مدرنیستی عطارش می دونم…
    به نظرم اگه ماشین زمان تبدیل به واقعیت بشه، رایحه ای از نت های فوژه میشه خوشبو کننده اش!
    بدون استثنا هر عطر تو این گروه رو بو کردم، هیچ وقت اصطلاح کلاسیک تداعی نشده تو ذهنم.

  10. در کل که کیوان جون آمواژ ها همشون یه بو میدن به نظر من?
    ولی بررسی های دقیق و عاشقانه ی شما آدم رو به سمت تست و بوییدن سوق میده
    گذشته از این حرفا فصل ما داره میرسه و شما هم باید دست به کار شی و برامون عطرای چرمی ، انیمالیک ، اسموکی مشتی معرفی و بررسی کنی
    البته دفعه ی آخر بهم پو دو بت رو معرفی کردی که هنوز نتونستم پیدا و تستش کنم که اونم دست خودت رو میبوسه
    پس زود باش و تست و معرفی پو دو بت رو هم بزار

  11. بابا خاطره رو نمیشه با یه عطر ارزون تر تداعی کرد!!؟؟!!این تجدید خاطره نزدیک ۸۰۰ هزار تومن که آب میخوره!!انسان باید آینده نگر باشه آقا آینده نگر!!!!!?????

  12. بسیار زیبا
    هیچ چیز مثل یک رایحه ( حس بویایی از حواس پنجگانه ) من رو به گذشته نمیبره نمیدونم چرا و این آمواژ هم باید بوییدنی باشه

  13. اولین روزهایی که اومد خیلی اتفاقی تستش کردم و خوب چون پولشو ندارم سمپلشو خریدم.به طرز عجیبی هر کسی بوش کرد گفت عه عه عه این شبیه یه عطر قدیمیه.اسمشو میگم ولی هیچکس اسم یادش نیومد.در عین حال مدرن هم شده.هم دهه ۶۰ توشه هم ۹۰٫هم پرخاشجو و پدرسگه هم آقای مودب.تیزه ولی تو مخ نیست.اصلا ترکیب عجیبیه و به نظرم شاهکاریه برای خودش.ازین جهت که تونسته اینهمه حس و خاطره رو مدرن کنه.

  14. سلام . به به , باید هر جور شده این عطر رو تست کنم . چون با این توصیفاتی که در مورد این عطر گفتید احتمالا خیلی دوستش خواهم داشت .

  15. ((((من آدمی هستم که با خاطراتم زندگی میکنم و خیلی دوسشون دارم))))
    حالا هی به من بگو عطرات با سنت تناقض داره
    خب داشتن این خصیصه ی لعنتی و دلبستگی بهش راه دیگه ای برام نمیذاره جز گرایش به سمت چنین کارایی?
    نه اینکه خودم این کارارو یه دوره ای مصرف کرده باشم و نتونم ازشون دل بکنم نه
    اینا منو مستقیم میبره به دوران کودکیم. زمانی که همه اتفاقاتشو دوس داشتم و عزیزایی که تو زندگیم بودن و دیگه نیستن و آرامش ها و خوشی های گمشده و حضور این روایح…
    ولی برکن نه.
    نه دوسش داشتم و نه منو به فضای خاصی برد. این سبک رو دوس ندارم خیلی…
    کلا بوی خاطرات و گذشته های من متفاوته خخخ مثلا اون اتکینسون ۲۴Old Bond Street یا پتی گرلن یا آرامیس مردونه و آروماتیکس الکسیر یا میتسوکو و لوغ بلو و سمسرا و و و دقیقا منو پرت کردن تو خاطرات مختلف از قدیمی ترین دوران زندگیم تا یه کم بعد تر و همین ۸-۹ سال پیش
    و هیچ چیز هم به خوبی عطر نمیتونه حال و هوای ادوار گذشته و فراموش شده ی زندگیتو برات زنده کنه …

  16. عشق راکی مثه خودم آقا کیوان ؟
    ایولللل
    حسی که با فوت لمی بهت دست داد به من وقتی دست داد که گری مور و پاکو دلوچیا فوت کردن ؛ البته پاکو فلامنکو بود سبکش ولی کدوم گیتاریست و گیتاردوستیه که پاکو رو دوسش نداشته باشه ؟؟؟ وقتی پاکو فوت کرد خیلی از گیتاریستای راک و متال مثه مارتی فریدمن تو صفحه فیس بوکشون تسلیت گفتن و ابراز ناراحتی کردن ، خلاصه خیلی خیلی ناراحت شدم اونروزا و حسی که گفتی رو میشناسمش .
    این عطری هم که معرفی کردین فک کنم سمپل یا یه نسخه کم حجمش رو باید برای پدرم بگیرم ، من دهه شصتی ام ولی خب فک کنم بیشتر از من پدرم باهاش خوشحال بشه . فربد از خدا بی خبر ! خخخخ ، مرسی از متن باحالتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید