بررسی عطر لا لیتوغژی دیزِغ از برند ژووی (Jovoy – La Liturgie des Heures)
ژووی – لا لیتوغژی دیزِغ (Jovoy – La Liturgie des Heures)
خصوصیات برتر: دودی، بخور، چوبی، رزینی، مُشکی
جنسیت: مشترک بین مرد و زن
فصول استفاده: ترجیحاً فصول سرد و خنک
برندهایی مثل ژووی¹ یا ایستواغ دو پغفم یا نیشانه که شروع کارشون با یک کلکسیون چند تایی عطر بوده همواره با یه معضل مواجه هستن و اون اینکه از بین این کلکسیون همیشه یکی دو تا عطر با فاصله ی چشمگیری از بقیه کارهای این برندها سبقت میگیرن و تبدیل به ستاره ی این برند میشن و باقی کارها رو تو سایه قرار میدن. عطرهای ۱۷۴۰ از ایستواغ دو پغفم، عطرهای سایکدلیک و پرایوت لیبل از ژووی و مونگو از نیشانه رو میشه برای این سه برند مثال زد که به واسطه ی فروش بالاشون باقی کارهای این سه برند در هاله ای از تاریکی قرار گرفته و کمتر شناخته میشن.
با این مقدمه احتمالا متوجه شدین که میخوام بگم یکی از اون عطرهای خوب اما گمنام برند ژووی همین عطر لا لیتوغژی دیزغ هست. این عطر جزو همون دسته از عطرهای بـُخوریه که فضای کلیسایی رو یادآور میشه، اما تو ترکیبش چیزی وجود داره که تو نمونه های موازیِ نام برده شده تو پست عطرهای بخوری تقریبا نایابه: احساس. همونطور که توی اون پست اشاره کردم، ترکیب بخور کـُندر و مـُرّ که فضای کلیسا رو یادآور میشن از انعطاف کمی برخوردار هستن و به همین دلیل روحیه ای صامت و خشک و کسل کننده دارن. به عنوان مثال اودین تانوکی، مسک ماندالا، مونتل فول اینسنس، و جیمز هیلی کاردینال. اما لیتوغژی ژووی اینطور نیست. این عطر – هرچند عطر مورد علاقه من نیست – زنده هست و حس خوبی رو انتقال میده.
شروعش با رایحه ای ترشیده و تاریک و چگال رقم میخوره که از اون خشکیِ همیشگیِ عطرهای کُندر-محور توش خبری نیست. فضایی رزینی، سبز، بارانی، کمی تاریک و جنگلی داره. بدون شک رد یکی از سوزنی برگها توی این شروع حس میشه: سرو – به گفته ی منابع موثق. سپس بدون اینکه این سرو رنگ ببازه فضای سبز و جادوگر مأبانه اش به بطن نیمه دودی و نیمه سوخته ی مرّ و کُندر میرسه و بُعد دودی عطر دو چندان میشه.
اینجا عطر علیرغم تاریکی و سنگینیش حس بی وزنی و غوطه خوردن در لامکان و لازمان بهمون میده. حس میکنم توی سرسرای عظیمی هستم اما هیچ کاری انجام نمیدم. دغدغه ای ندارم، زمان متوقت شده و مثل نقاشی های سالوادور دالی، هر چیزی توی این تالار در حال ذوب شدن بوده که ناگهان ثابت مونده. مناجاتی در حد زمزمه به گوش میرسه. دور نیست، نزدیکه اما خفیفه و بی جون. گویی از اونطرف دیوار تالار میاد…
بستر و ته بوی لیتوغژی فضای مُشکی و آسایش بخش خیلی خوبی داره. حسی صمیمی و امن و تمیز بهمون میده درست مثل نُت کاموای پشمی تو عطر پکژی باتانیه. حسی نرم با رد واضحی از مرّ و کندر و صمغ سوزنی برگها. عمدتاً سرو. شروع چرک این کار حالا به بستری غسل داده و تمیز رسیده. موندگاری لیتوغژی در قیاس با کارهای موازی خودش کمی پایینتره و نشر بوی کمتری هم داره. اما میتونم به جرأت بگم رایحه دلنشینتر و غیر خطی تری در قیاس با کارهایی که بالاتر نام برده شد ارائه میده. لا لیتوغژی دیزِغ عطریه که از فضای چوبیِ محضِ عطرهای کُندُر-محور فاصله میگیره و با بستری رزینی از مرّ فضای شرقی دودیِ نرمی رو میسازه که میتونه به همون اندازه که مردونه هست زنونه باشه.
★★★★
- خوانش درست نام این برند ژووا هست اما به دلیل جا افتادن اسم ژووی تو ایران از صحیح نوشتن اسم برند توی متن صرف نظر میکنم.
عاشقشم ❤️❤️❤️ نمیدونم برای چی اینو لامذهب رو بعضی ها با جرنی از آمواژ مقایسه میکنن … تفاوتشون مثل رولزرویس فانتوم میمونه با پراید صبا
👍👍👍
خیلی وقت پیش تست کردم ولی یادم نمیاد واجب شد برام سراغش
سلام یادش بخیر سال سه یا چهار سال قبل از گالری ارمغان خریدمش بوی بخوری + بوی یک جنگل کاج من شیدا کرد این همه ی داستان این اثر جووی است…