برای هر کسی که ذره ای علاقه به عطر داره و دوست داره عطرهای متعددی داشته باشه این موضوعِ ناخوشایند که بخاطر بوی عطرش نظرهای منفی و تو ذوق زنی دریافت کنه موضوعی آزاردهنده هست و رد خور هم نداره! بارها برای همۀ ما پیش اومده عطری که عاشقش بودیم، یا عطری که اولین بار بود میپوشیدیم یا خودمون هم در موردش شک داشتیم و منتظر تعریف و تمجید بودیم که نظرمون قطعی بشه، مورد حملۀ دیگران قرار گرفته. “بوی سوسک کش میده”، “اوف این دیگه چیه، خیلی تنده”، “بوی پیرزنی داره”، “بو مایع ظرفشویی میده” و از این قبیل توصیفات منفی که دل هر عطربازی رو میشکونه و لبهاش رو اُردکی و آویزون میکنه!
این نظرات از طرف افرادی میان که دانش کافی در مورد عطر و قدرت توصیف حسشون رو ندارن، بنابراین برای توصیفاتشون از حسها و دانسته های دیگه کلمه قرض میکنن. به همین منوال یه فاصله بین ما عطربازها و مردم عادی وجود داره. بهتره بگیم یه جـِر عظیم، نه فاصله! چرا که کنجکاوی و شوق ما به کشف دنیای پیرامون از طریق رایحه چندین پله ما رو از اونها جلوتر میبره. یادمون نره که خیلی از مردم تحمل روایح مختلف یا نامأنوس رو ندارن در حالی که درک و اشتیاق ما از رایحه خیلی از بوهای بد رو برای ما فقط جالب و قابل تأمل میکنه. و با قدرت گرفتن بازار عطرهای نیش که در مقایسه با عطرهای متداول (دیزاینر) که عموما روایحی زاویه دار و متفاوت دارن این فاصله عریض تر هم شده!
به عنوان مثال محیط کار من یک کولونی از این افراد هست که عطرهایی مثل Acqua di Gio نهایت چیزی هست که از عطر انتظار دارن. یه روز از نهار برگشتم و دیدم روی میز کارم یه بسته عطر هست که از آمریکا رسیده. دو هفته پیش از اون ویدئوی تبلیغ نامأنوس عطر Matthew Camp 8.5 Extra Strong رو به صورت اتفاقی دیدم که موجب شد پیرو حس کنجکاویم به برند ایمیل بزنم برای دریافت یه سمپل که اونها هم کم نذاشتن و یه شیشه از خود عطر رو فرستادن. چشمتون روز بد نبینه. همکارام که داشتن از فضولی میمردن که بدونن برای من چی اومده بالای سرم ظاهر شدن منتظر که من بسته رو باز کنم. میتونم بگم یکی از عجیبترین و خشنترین عطرهایی بود که تا اون روز دیده بودم. و البته این رو هم اضافه کنم که اون دوران من کاملا تو مود عطرهای ساختارشکن و عجیب غریب بودم. این یکی اما یه چیز دیگه بود. عین چهرۀ کودکی بود که هیچ مادری تحمل دوست داشتنش رو نداره. حالا تصور کنین چهرۀ همکارام وقتی این عطر رو بو کردن. یکی اونقدر سیاه شده بود که اگه رپ میخوند سریعا معروف میشد. اون یکی هم چنان خطوط صورتش به حالتی غیر عادی تو هم فرو رفتن که شبیه تنۀ درخت زیتون شد! خب میدونم که حدس میزنین که چقدر بعدش تکفیر رو نفرین شنیدم!
موضوع اینه که چه عطرباز حرفه ای باشین چه یکی که فقط عطر میزنه و درگیر ماجرا نیست، بار منفی این بازخوردها و نظرات کم نیستن. این البته به جنسیت و روحیۀ شخص هم بستگی داره. آقایون به اندازۀ خانمها از این بازخوردهای منفی دلخور نمیشن. نهایت دو تا شوخی خَرکی میکنن و دو تا فحشِ خواب آورِ مجلسی و موضوع رو به خوشی میبندن میره پی کارش. در عوض خانمها روحیه حساسی دارن و سریعا تخریب میشن حتی اگه نشون ندن. یکی از سنگینترین نظرات در مورد عطر خانها هم عبارت “عطر پیرزنی” هست – با احترام به همه بابابزرگها و مامان بزرگهای دوست داشتنی. حساسیت خانمها روی زیبایی و سنشون به این موضوع حسابی دامن میزنه در حالی که یه مرد زیر سی سال ممکنه حتی بدش هم نیاد عطر ۵۰ سال به بالا بزنه. عبارت “عطر پیرزنی” خودش یه عبارت تعریف نشده هست که معمولا به عطرهایی با دوز بالای نُتهای خزه ای، پودری و الدهیدی خطاب میشه چرا که این عطرها مُدهای چند دهۀ پیش بودن که از سالهای ۷۰ ۸۰ میلادی به اینطرف تحویل گرفته نشدن؛ مثل شنل شماره پنج. اما اونچه در حقیقت موجب تضعیف روحیۀ خانمها میشه که دیگه اینطور عطرها رو نزنن صرفا قدیمی بودن این عطرها نیست بلکه هر چیزی که در ارتباط با پیری باشه یادآور هورمونهای مُرده، نیروی جنسی خاموش شده، زیبایی فراموش شده، کهولت فکر و مغز، پوست چروکیده، بوی دارو و فقر بهداشت بخاطر فرسودگی و دردهای عضلانی هست.
در ازای این، اونچه آقایون رو حسابی خراب میکنه و باعث میشه ابرسیاه بیاد بالا سرشون خون بباره، نظرات در مورد تضاد جنسیتی عطرشون هست. مرد ایرانی بخاطر باوری که از بچگی بهش تزریق فکری میشه به جنسیتش دو دستی چنگ میزنه که مبادا با زن همتراز بشه. چرا که مرتب تو گوشش خوندن که پسرا شیرن مثل شمشیرن، دخترا پنیرن دست بزنی میمیرن! پسر نباید با دختر بازی کنه، پسر عروسک بازی نمیکنه، پسر صورتی نمیپوشه، پسر گریه نمیکنه! و از این قبیل باورها که دیگه اسم براشون نذارم. حالا تصور کنین به یه آقای چهارشونۀ سبیل چنگیزیِ سینه پشمالو که صداش هم مثل کسی که یه شیشه بوربون سرکشیده کلفته بگین این عطره که زدی زنونه هست! البته لازمه باز یادآوری کنم که دارم در مورد عموم حرف میزنم وگرنه به عطربازهای مرد حرفه ای بگین عطر زنونه بزنی شلوارت تبدیل به جوراب شلواری میشه کـَکش هم نمیگزه! عموم مردم روی جنسیت عطر خیلی حساس هستن و این جهان شمول هست. عطر یه مقولۀ کامل تعریف نشده هست که مثل هارد دیسک فرمت شده بازه برای اینکه هر تعریفی روش بذارین. بازار عطرهای برندهای متداول (دیزاینرها) هم از همین قضیه نون میخورن. تاکید روی جنسیت مثل For Her، Homme و از این قبیل عناوین خیال مشتری رو از این بابت که عطرش جنسیتش رو نشون میده راحت میکنه. حالا تصور کنین تق هرمس (Terre d’Hermès)، لالیک لیوینگ (Lalique Living)، دیور فارنهایت ۳۲ ( Dior Fahrenheit 32) و دیور اوم اینتنس (Dior Homme Intense)، ایو سه لورن ام سون (Yves Saint Laurent M7)، ژان پول گولتیه لو مال (Jean Paul Gaultier Le Male)، هرمس الیکسر دی مقوِی (Hemès Elixir des Merveilles)، گرلن شلیمار (Guerlain Shalimar)، کارتیه ماست زنونه (Cartier Must Woman)، پرادا آنفوزیون دیغیس (Prada Infusio d’Iris)، کرید سیلور مانتین واتر (Creed Silver Mountain Water) و خیلیهای دیگه بدون این تعاریف جنسیتی عطرهایی بلاتکلیف میبودن که معلوم نبود زنونه هستن یا مردونه.
بازخوردهای منفی از دریچه های دیگه ای هم میتونن وارد شن و خنجر بزنن. منتها بذارین به جای اینکه هر کدوم اینها رو آسیب شناسی کنیم از شما بشنویم:
شما چه بازخوردهای منفی و مایوس کننده ای روی عطر مورد علاقه تون دریافت کردین؟
ما با یه موضوع خیلی مهم مواجهیم. اینکه اطرافیان ما در چه سطحی از سلیقه بویایی هستن.
این فرق میکنه با اینکه اطرافیان چقدر روی روایح شناخت دارن
ممکنه در بعضی از جوامع یه عطرهایی مورد اقبال قرار بگیره ولی در جامعه دیگه‌ای اصلا پسندیده نشه
حتی بعضی مواقع نزدیکان آدم در مورد عطرها باهامون اختلاف نظر پیدا میکنن که طبیعی هم هست.
حتی همه اینها فرق میکنه با اینکه طرف اصلاً فرق ادکلن و آب قلیون رو ندونه و مثلاً رئیست بیاد پیشت و بگه «من ادکلن شیرین و خنک دوست دارم. یه کار شیرین زیر دویست تومن!!! به معرفی کن که بوی بلک افغان(!!!) بده». نمیدونم اگه شما بجای من بودید با چنین رئیسی یا شایدم با خودتون چکار می‌کردین اما قطعاً چنین آدمی در مورد عطری که زدی هر نظری هم که بده ذره‌ای اهمیت نداره و جوابش فقط یه لبخنده!
من یه وقتی بروت زدم و رفتم سر کار. البته باید قبول کرد که چنین رایحه‌ای واقعاً مال محل کار هم نیست ولی خب اون روز دلم اینطوری میخواست. من کارم شیفتیه. هشت ساعت بعد وقتی که شیفت بعدی اومدن، یکی از همکارهای اون شیفت به محض ورود به اتاق گفت یه بویی مثل بوی خیسی تی پنبه‌ای کثیف میاد!!!
همین همکار عزیز، یه زمان دیگه بوی گرلن وتیور که خودم بی نهایت دوستش دارم رو تشبیه کرد به صابون گلنار.
نکته جالب اینه که ایشون بهترین ادکلنی که تابحال توی عمرش خریده، احتمالاً یکی از کارهای اجمل یا رساسی باشه. تازه اگه خریده باشه!
خب چه انتظاری داریم؟
جدا از این، تحلیلی که از استشمام یک رایحه در مغز یه عطرباز رخ میده هم با دیگران متفاوته. من این حرف رو بازها حتی به خانمم زدم وقتی که مثلاً همون گرلن وتیور رو نمی‌پسنده یا از رایحه اعجاب انگیز و نشاط آوری مثل کنزو ایر اینتنس خوشش نمیاد! گفتم دنیای بویایی من با دیگران فرق داره.
یکی از کارهایی که به عطرباز باید انجام بده اینه که سطح تحمل خودش رو در برابر حرفهای دیگران بالا ببره!!! اگه قرار باشه با هر بازخورد منفی نا امید بشه که فااااتحه!
کار دوم اینه که یه حساب و کتابی بکنه که آیا اینجایی که الآن میخوام برم، ظرفیت پذیرش ادکلنی که انتخاب کردم رو داره یا نه؟! مطمئناً یه کلاس کوچیک و دربسته که شوفاژ یا بخاری هم توش روشنه و سی نفر دانشجو هم توش نشستن، خیلی جای مناسبی برای پوشیدن تام فورد توسکان لیدر نیست!
یه تاکتیک جالبی که من ارائه میدم اینه که دیگران رو توی موقعیتی قرار میدم که نتونن کامنت منفی بدن به عطر. همکارم که توی یه اتاق با هم کار میکنیم روزای اول بولگاری بلک و باربری مستر باربری براش خط قرمز داشتن و روشون مردد بود. اما کاری کردم که امبر سلطان رو بو میکنه دیگه صورتش جمع نمیشه، چند ثانیه جلوی بینی میگیره عطر رو و سعی میکنه درکش کنه. چند روز پیش یکی از عطرهای اودریو رو نشونش دادم که بوی خیلی ساختارشکن و تندی داره، گفت ببین این به وضوح نمیتونه عطر من باشه اما چیز جالبیه. آدم دوس داره مدام بوش کنه. تاکتیک اینه: اگه فلان عطر رو نمیتونی درک کنی یا بازخوردت بیش از یه بازخورد شخصیه و منفیه، هنوز حس بویاییت خام و آماتوره! با این طور تاکتیکها که به کسی هم برنخوره میشه کنجکاوی مردم رو برد بالا. چون مثلا صابون گلنار لزوما بوش بد نیست اما بخاطر صابون بودنش تحقیر میشه
تاکتیک خوبیه
در واقع محترمانه به طرف میگیم تو هنوز سرت نمیشه
من یه بار تو اداره تنها یک پاف از عطر پچولی لورنزو ویلورسی به دستم زدم که بازخورد رو ببینم. چون کلا خیلی از رایحه پچولی خوشم اومد و دوست دارم تو هوای سرد، بوی پچولی رو به صورت خیلی متعادل و آرام اطرافم حس کنم. دیدم کم کم چندتا از همکارها می گویند: این بوی کپک از کجا میاد؟!!! یکی از همکارها که چند وقت قبلش بوی بچولی رو بهش شناسانده بودم اصلا بازخورد منفی نداشت و تعجب کرده بود که اینا چرا دارند می گویند بوی کپک؟!هی در حال اه و پیف بودند یک خیلی آروم و سوسکی رفتم دستم را شستم و نشستم سر جایم. بعد شروع کردم به توضیح دادن به همکارها. اول کلی عذرخواهی کردند. بعد که خود عطر رو بردم پیششون تا تست کنند بازخوردای جالب و خوبی داشتند و گفتند چون اصلا براشون آشنا نبوده این رایحه اینجور بازخورد دادند(حالا یا صادقانه گفتند یا تعارف کردند! نمی دانم!)
ممنون بابت به اشتراک گذاشتن تجربه تون. جالب بود :دی
من علاقه زیادی به عطر های که حس مرموز بودن داشته باشن و در عین حال که سردن انرژی هم داشته باشن دارم ولی یه روز دلو زدم به دریا و روز اولی که میرفتم سر کارآموزی گلادیاتور زدم نمیدونم اون مدت چرا انقدر جذب این عطر شده بودم چشمتون روز بد نبینه از صبح تا خود ظهر از همکارا حرف شنیدم که : مردی گفتن زنی گفتن این چه عطریه ؟! چجوری به فکرت رسید اینو بزنی ؟! مگه مردی ؟! هفته اول رو هر طور بود گذروندم و مجبور شدم یه عطر کوچیک ۱۰ تومنی داوینچی بگیرم چون کلا پولی هم نمونده بود واسم …خلاصه اینکه من همیشه تو عطر گرفتن به سلیقه عجیب غریبم مشهورم و هیچ وقت هم نه ناراحت شدم و نه خجالت کشیدم ولی این خاطره کارآموزی واقعا برام سنگین بود یه جوری برخورد میکردن که انگار نباید یه زن همچین عطرهایی رو بزنه
توی محل کارم Amouage interlude رو زدم ۳-۴ تا پاف (من اشتباه کردم شما هیچ وقت ایت کار رو نکنید). فاز خیلی جنتلمنی گرفته بودتم و اینا… تا اینکه یکی از همکاران خانم (که البته خیلی داف بودند و هستند) در حال سرفه کردن بهم گفت اه اه این چیه زدی تو که سلیقت خوب بود تو عطر. گفتم بابا به این میگن Blue Beast و مال برند فلانه و فلان قدر می ارزه و اینا گفت خوب یعنی چی منم میرم تو خیابون dog shit رو با اب قاطی میکنم میکنم تو شیشه میگم بهش Brown beast! خیلی خورد تو ذوقم.
خیلی قشنگ نوشتی کیوان جان.ممنون
البته راستش به منم بعضی وقتا میگن بوی پیرمردی میدی 😐
گرلن وتیور که میزدم چندبار بهم گفتن بوی شامپو تخم مرغی و صابون گلنار میدی :||
دیدم شخصیتم مهمتره که دیگه ازون عطرا فقط توی خلوت خودم میزنم:|
به نظرم تنها نکته ای که فراموش کردیم توی این بررسی عنصر سلیقه ی جمع و احترام به اونهاست.اگر جلو رفتن توی هر شاخه ای از علم یا هنر بدون چهارچوب هم باشه به برهنگی علمی و هنری میرسیم که نتیجه ی وضعیش میشه افراط و تفریط!یعنی فردا روزی میبنیی بوی زباله طراحی کردن(کما اینکه مشابهش بعضی جاها داره استارت میخوره یا خورده!)بعد میگن ملت نمیفهمن.با این دیدگاه شما فکر میکنم در آینده تعریف “بوی بد” از بین خواهد رفت!
برای موفق بودن توی این صنعت از نظر من حفظ تعادل بین هنر محض و سلیقه ی فعلی جمع مهمه.متاسفانه به سمتی پیش رفته این صنعت که بعضی از برندها، اقشار خاص از نظر مالی(و نه از نظر دانش عطری و بویایی) هدف قرار داده و من این رو نمیتونم جز سودآوری و منفعت طلبی بدونم.احتمالاً خودتم چندتایی رو سراغ داری.
عطر ازونجایی که یک ماده ی مصرفی هست و استفاده ی اصلیش مشخصه و خیلی وقتا توی جمع و برای نمایش شخصیت درونی و تاثیر گذاری روی افراد استفاده میشه باید جوری انتخاب بشه که بشه از طریق اون هم تیپ و شخصیتت و هم جذب متقابل متوسطی رو ایجاد کرد!البته این نظر شخصی من و خوشحال میشم نظرتو بدونم.ناگفته نماند من عطری رو ک دوست داشته باشم خودم قطعاً تهیه میکنم و اوقاتی که تنها هستم یا جایی پیاده قراره برم یا رستورانی به نفرات کم استفاده میکنم برای خودم و لذت میبرم.
من هم درگیر این مشکل شدم به طور مثال بازخورد منفی نسبت به عطر پورهاوانا و چرگی سرج لوتنس از طرف همکارام دریافت میکنم |:
سلام. من از کرید اونتوس در بیشتر مواقع و از اقشار مختلف بازخوردهای مثبت گرفتم. تقریبا یک ماه پیش بعد از یه مدتی که ازش اصتفاده نکرده بودم همین که یه پاف زدم، مادرم چنان پییییییففففففف پییییییفففففففی کرد و از محل حادثه دور شد که هنوزم می ترسم به شیشش نزدیک بشم
من توی عطرهایی که بیرون خونه میزنم خیلی محتاطم.اصلا ترسو دوست ندارم بازخورد بدی بگیرم.مثلا رویال میفیر کرید رو به خاطر بوی رزش زیاد نمیزنم.ولی برعکس تو خونه خوراکم عطرهای شرقی و عربیه.الانم که کشف جدیدم از رساسی(فقط للرجال) رو زدم و دارم از مامان فحش میخورم.
راستش در حسرت فقط یه دونه نظر و بازخوردم حتی اگه منفی باشه ? کلا ولایت ما انگار هیچکس هیچی از بوی دور‌وری‌هاش نمیگه!
من از همون اون اول قید باز خورد گرفتن از عطرهامو زدم و تموم.
چون اکثرا کارای کلاسیک میزدم اونم نه با تعداد پاف زیاد که اذیت کنه و در حد سه چهار پاف اما بازخورد بد پشت بازخورد بد میگرفتم و انگار اطرافیانم دیگه عادت کردن از سمت من حتی اگه عطر بهشتی هم بهشون بدم که بو کنن یا خودم مصرف کنم منتظرن که بوی بد بده و اه اه و پیف پیف کنن.
شاید عطرام مشکلی نداره و باید اطرافیانمو عوض کنم چون اینا دیگه سپر دفاعیشون نسبت به عطرام هیچ رایحه ای رو قبول نمیکنه و همه رو با یه چوب میزنن?
من از آروماتیکس الکزیر بازخورد بوی ویکس
از هبیت روژ پرفیوم بوی عطر پاکستانی
از گرلن وتیور بوی پیف پاف
از ورساچه من بوی تند و زیادی شیرین
از لینستنت و کوریولان گرلن بوی عطر عربی
از میتسوکو بوی واکس
از هرمس ۲۴ فابورگ بوی زهرای اکبر آقا (یکی از اقوام روستایی که ادکلن زیاد میزنه و حجم مصرفش بالاست و خیلیا خوششون نمیاد)
و از اکثر کارای کلاسیکم بازخورد بوی صدسال پیش و عتیقه و کهنگی گرفتم
بهترین و مودبانه ترین بازخوردی که برا عطرام گرفتم بوی صابون بوده که اونم مامان بزرگم داده که ناراحت نشم و دلش برام سوخته.
حالا میگید هرکس جای من بود کلا از دنیای عطر خدافظی میکرد و باشنیدن اسم عطر کهیر میزد یا یه روز ابری عطراشو از روی پل هوایی میریخت پایین همه رو؟?
ولی من ککم هم نگزید و همچنان به همه ی عطرام عشق میورزم.
منتها دیگه برای دل خودم عطر میزنم و انقد تعداد پاف هامو کم میزنم که عطرم در نزدیکترین حالت ممکن به خودم باشه و پخش نداشته باشه و مقوله ی بازخورد و پخش از ملاک های خرید عطرم به طور کلی حذف شده. از اونجایی هم که من دوس ندارم توجه جمع بهم جلب بشه و یهو همه سرا به سمتم برگرده چه برای تحسین و تمجید چه برای سرزنش و اعتراض، با این قضیه مشکلی ندارم.
ضمن اینکه من یکی از نتای مورد علاقم رزه و عطرای زیادی با برجستگی رز دارم و میزنم مثل کارتیردکلریشن دون سویر و هرمس روژ و هبیت روژ پرفیوم و هرمس کلی کالش و غیره و ذلک که بدیهیه برام بازخورد عطر حرم میاره.
اما میدونی بدی این قضیه که عطر خریدنات و عطرات برای دل خودت باشه چیه؟ اینه که وقتی یه عطر برای یه مراسم لازم داری لَنگ میمونی و نمیدونی چی بزنی که حداقل باعث آزار اطرافیان نباشه. حالا بازخورد مثبت پیشکش.
اینجا دیگه عطر وینتج و نیش های پیچیده و نامانوس و جذاب از نظر عطربازها و عتیقه و امثالهم ارزششو برا مصرف از دست میده و فقط دنبال یه چیز عامه پسندی که برات فحش و لعنت و چهره درهم کشیدن اطرافیانو نداشته باشه.
و من امروز که میخوام برم عروسی دقیقا به همین مشکل دچار شدم و مجبور شدم تو گروه نظرخواهی کنم و آخر سر تصمیم گرفتم اسکادا پور هوم یا گرلن هوم اینتنس بزنم. امیدوارم انتخاب مناسبی کرده باشم?
البته ناگفته نمونه که بازخورد خوب هم از عطرام داشتم اما خیلی کم و محدود…
اونم از عطرایی مثل پولو بلو و هرمس کنستنره اورنج ورته و ورساچه پورهوم و یکی دوتا از ژاردن های هرمس.
عموما عامه مردم عطرای خنک و آکواتیک و مرکباتی میوه ای رو خیلی بیشتر میپسندن و بازخورد خوب بهش میدن (مثل همون آکوا دی جیو که گفتی) تا ترکیبای سنگین و کهربایی و ادویه ای و گرم.
درمورد مصرف و داشتن عطر جنس مخالف هم بانکاتی که گفتی شدیدا موافقم و حال کردم اما خودم صحبتی نمیکنم چون اگه بخوام بگم باید دوبرابر همین کامنت بنویسم و وقت نیست چون باید برم آماده شم برا عروسی?
پس تو از همون عطربازهایی هستی که توی متن بهشون اشاره کردم. ببین همه این توصیفاتی که اطرافیان میکنن تو یه نکته مشترک هستن و اون هم توی متن گفتم: دانشی در مورد عطر ندارن. البته خب تناقض عطرهایی که میزنی با سن تو هم میتونه دلیل این بازخوردها باشه. عطرهایی که میزنی همه بالای سی سال هستن. ممکنه زیاد هم بزنی یا ممکنه وقتی تازه زدی بری دور و برشون که خب قاعدتا گارد میگیرن
سلام ممنون بابت مطلب خوبتون
من سه تا عطر دارم که وقتی استفاده میکنم مورد انتقاد شدید اطرافیان قرار میگیرم ولی کم نمیارم و میگم که دماغتون مشکل داره یکی از اون عطرا گرلن وتیور که وقتی میزنم بهم میگن بوی حموم میدی بوی صابون گلنار و…..برای چی میزنی تو که انقدر عطرای خوبی داری واقعا چرا اینا همچین بویی حس میکنن
دومین عطرم دیور ساواج پاغفوم که وقتی میزنم میگن بوی پیر مردای قدیم میدی انگار بابا بزرگ خدابیامرزمون اومده اینجا ???!!! و سومیش هم واندر وود wonderwood که وقتی میزنم بهم میگن لالیک زدی بیچاره ی از مد افتاده دیگه کسی لالیک نمیزنه لالیک قدیمی شده و ازین حرفا واقعا چه شباهتی بین این دوتا هست شما بگید
زیاد که نمیزدم اصلا. زیلد میزدم الان از همه جا طرد شده بودم?
آره اون تازه عطرو زدنه هم نکته ی قابل توجهیه و تاثیر دارهدرمورد تناقض سن عطرام باخودم آره ولی خب علاقس دیگه نمیشه کاریش کرد?
همین باعث شده دیگه کارای کلاسیکو باتعداد پاف کم مصرف کنم یا حتی درمواقعی که میخوام عطرم بازخورد خوب داشته باشه کارای عامه پسندتری بزنم.
بستگی به موقعیت و فضا داره.
کیوان جان منتظر بررسی عطر اتوومن در اپارات هستیم و از شما به خاطر این اطلاعات متشکرم
“تام فورد نویر” رو تو یه روز سرد زمستونی زده بودم و رفته بودم خونه پدرم و پدر هر چی خواست چیزی نگه و آخر گفت این چه عطریه که زدی آدم سر درد می گیره و از اونوقت تا حالا یه بارم هم نزدمش فقط زمستون که می شه بوش می کنم.
دیروز تو اسنپ که نشستم یه فضای خفه کننده از بخاری و نفس راننده و خود راننده یهو خورد تو صورتم و شیشه ها رو دادم پایین. ۲ تا پاف Brecourt زده بودم رو مچ های دستم. راننده که سردش بود شروع کرد غر زدن و منم به ناچار گفتم تنفسم مشکل میشه تو هوای گرفته. بعد شروع کرد درباره عطر من نظر دادن که به نظر من همین عطرتون مشکل تنفسی ایجاد میکنه. این چه عطری هست؟ چقد تند و حال بهم زنه.
خیلی سخت بود که امتیازش و کم نکنم!
یکبار برای مادرم شنل شماره پنج گرفتم که گفت اه بوی صابون دستشویی میده. مایوس کننده بود.
متاسفانه ایران که کلا نمیشه عطرهای رزی زد. گرلن هبیت روژ چه گناهی کرده آخه
خیلی متن خوبی بود مرسی
من شده که بهم بگن بوی مسجد میده عطرت یا بگن بوی گلاب میده یا گفتن خیلییییی تنده سردرد میگیره آدم در همین حد بوده نظرات منفی . یکی از عطرام هم هست که دوستم یه بار گفت بوی بیشه میده قشنگ بوی جنگل میده ! عطر خیلی خیلی نایاب ولی ارزونی هم هست به اسم Gas for men . من چون بیشتر برا دل خودم عطر میزنم و میخرم و عادت ندارم دوش بگیرم با عطر راستش خیلی کسی درباره عطرم چیزی نمیگه چون اونقدی روی لباسم اسپری نمیکنم که پخش بوی زیادی داشته باشه ؛ بیشتر فقط عزیز دلم نظر میده درباره عطرام که خب ایشون حسابش جدا است و همیشه محبت داشته و داره بهم و از روایح عطرام تعریف کرده هر چند نظرش درباره اس تی دوپون عود اورینتال این بود که بوی هیئت و گلاب میده یکم و منم باهاش موافقم البته خخخخ فک کنم تنها عطریم هست که ازش تعریف نکرد بار اول که پوشیدمش .
راستی آقا کیوان درباره فرومون اگه شد یه مطلب بذارید و بگید که توی عطرسازی از فرومون هم استفاده میشه یا نه ؟! مرسی ؛ یه سایتی درومده به اسم مالتینا که ادعا میکنه مستقیم از آمازون تهیه میکنه اقلامش رو . دیدم فرومون هم توی کالاهاش موجود بود و یه شیشه کوچیک مثلاً ۵ یا ۱۰ میلش اندازه یه او د تویلت ۱۰۰ میل قیمتش بود . با احترام
کاربران عزیز “امیر” و “atghia”
نظرات و نوشته هاشون رو دوس داشتم ، باهاشون موافقم و استفاده کردم از نظراتشون
یادمه وقتی میخواست لالیک شیر بخرم، فروشنده که همسن من بود میگفت این چیه میخوای بخری اینو باید بابابزرگت بخره و مصرف بکنه!
یا مثلا خیلی از عطرای شیپغ رو دور و بری ها فقط میگن بوی صابون میده همین.
من جی اف اف اومو داشتم، اول دوسش داشتم بعد که دوستم گفت بوی تاید میده دیگه از اون به بعد هر کاری کردم این ذهنیت و بوی تاید از ذهنم پاک نشد و منم حس کردم اره راست میگه بوی تاید میده و خلاصه اون عطرو با یه عطر دیگه عوض کردم.
ینی گاهی نظرات منفی دیگران روی دیدگاه خود ما در مورد عطر تاثیر داره اینجوری و باعث میشه به عطرمون از یه زاویه دیگه نگاه بکنیم.
۹۰ در صد اوقات بازخورد ها مثبت بوده.
اما بازخورد های منفی هم کم نبوده.
از نارسیسو رودریگز فور هیم چند بار بازخورد منفی گرفتم در حالیکه خودم عاشقش هستم.
یه سری هم پیور مالت زده بودم که یکی بم گفت شامپو داروگر زدی !
این سری هم چند پاف فرگامو اوامو به گردنم زدم و نشستم تو اتوبوس و تا مقصد به خودم فحش میدادم که این چه کاری بود کردی !
سرگیجه شدید گرفته بودم و چند بار خواستم وسط اتوبان از اتوبوس پیاده بشم .
???موضوع جالبی بود
من نه تنها این بازخورد های منفی رو شنیدم وختی که انتظار نداشتم.. بلکه شدید ترینشون رو توی دور همی بشکل هجومی چند نفره درمورد عطر امضام شنیدم!? و صبورانه با پوزخندی فرزانه وار سر به زیر انداختم ???
اما خود من هم کسی نیستم که در مورد عطر دیگران نظر ندم! ولی اگه منفیه.. به شکلی که اصلا تو ذوقش نخوره نشون نیدم که «من دوسش ندارم» !
من تنها عطری که ازش بازخورد منفی گرفتم متاسفانه و متاسفانه وومنیتی تیری موگله هست. اگر زنونه هم باشه من دوسش دارم ولی بازخوردی که من ازش گرفتم این بود که این بوی آهن زنگ زده و سمنوی فاسد چیه ازت به مشام میرسه. ??
البته یکسری عطرها هم بوده بازخورد منفی ازشون نگرفتم صرفا گفتن خوشبو هست منتهی باب میل ما نیست و این عطرها اکثرا با توجه به محیط کارم عطرهای تلخی بودن مثل سری کارهای آمواژ مثل پرایوت لیبل مثل هروود و ….
وومنیتی و مخصوصاً فلانکر بسیار قدرتمندش یعنی وومنیتی او پور الز Womanity Eau pour Elles ادکلنهایی نیستن که هرکسی بتونه توی مغزش تحلیلشون کنه!
محصول بزرگ و قدرتمند ولی بسیار خاص
واقعاً حیفه که این ادکلن در جایی پوشیده بشه که اطرافیان درکی روش ندارن. یعنی حتی بنظرم یه جورایی حروم شدن چنین رایحه‌ایه
yadame sale 92 atre oajan az brand marly ro kharidam o hamun shab raftam concerte mehdi ahmadvand ye khanume vaghean ziba kenaramziba kenaram beshaste bud ke az buye in atr be sheddat narahat shod o goft engar darchin pashide rush umade inja va sandalisho ba dustesh avaz kard
چیزی که بیشتر از همه منو ناراحت میکنه وقتیه که میگن عطرت بوی فلان شوینده میده و میبینی درسته!یا اینکه میگن بوی عرب ها رو میدی (نژادپرست نیستما!) چون مثلا عود یا رز و زعفران داره!
سلام
ممنون بابت مطالب
من کویق اتومن از پرفیوم د امپایر زده بودم ، بهم گفتن بوی آلوچه میده!!!
یا ومنیتی گرفته بودم واسه خانمم اونو که نگو .
خیلی مهمه که خوده مصرف کننده حواسش به موقعیت استفاده از یک عطر خاص باشه…عطرایی که پخش بوی بسیار بالایی دارند مناسب محیط های بسته ای مثل کلاس درس نیستند و مواردی از این دست که خوده شخص باید از لحاظ فهم و درک در این حد باشه که عطر خیلی سنگین و گرم رو در غیرفصل مرتبطش استفاده نکنه و… اما خب گاهی یسری مسایل غ ق پیشبینی پیش میاد مثل وقتیکه من با یک پاف از عطر شالیمار اینیشال بازخوردی که گرفتم این بود : اوه اوه بوی کمد خونه مادربزرگم اینا رو میدی! و یا از عطری مثل چاینا وایت نازوماتو که باعث سردرد و حالت تهوع شدید دوستم شد (این مورد اشتباه من بود که عطر رو در محیط بسته و نسبتا کوچیکی استفاده کرده بودم).
این موضوع فقط مختص ایران نیست.
تو هر جامعه و فرهنگی، مردمش بویی هست که براشون خیلی آشنا و مانوسه ( حالا ممکنه حسی که همراهی می کنه منفی باشه یا مثبت) این آشنایی ممکنه ناشی از تعلقات و میل به تقدس گرایی باشه.
عطر، آکورد بالزام – اسموکی داره؟
بوی کلیسا می ده!
یا ممکنه ناشی از سبک زندگی در اون منطقه باشه
یا …
تصورات مذکور دلیلش، مستقیما زندگی در اون فضا و یا فورس غیر مستقیم این احساسات هست از جانب جامعه. به نظرم دلیلش نداشتن دانش کافی هست. این کلی هست، حالا این کم دانشی میتونه مربوط به رایحه ها باشه یا مربوط به هر چیز دیگه!
با فلان عطر حال نمی کنم چون فلورال رو خوشم نمیاد، نه این که چون بوی حرم میده.
از اون یکی نفرت دارم، چون بوزی مورد علاقه ام نیست، نه به خاطر این که بوی حرامی داره.
همه اعصار رو ببینید، عده ای محکوم بودند و هستند به افکار باطل و پیش داوری.
Lavs بی نظیر هست برا من، حالا میخواد بوی اسپند رو بده یا بوی سیر!
مهمه؟
ابدا.
یک بار روزام rosam تست کرده بودم که بخاطر استفاده از رز صورتی(گل محمدی) و رزلاکی(گل سرخ), هر کی من و میدید می گفت بوت مثل گلاب صادراتی هست. از همه جالبتر یکی بود که hindu grass استفاده کرده بود و ی بنده خدایی بهش گفت ببخشید کمی بوی پهن میدین. جدیدا یک سری عطرها با مواد اولیه فضولات حیوانی ساخته میشن که این کار شنیدم توی هند از قدیم انجام میشده . نمونه دیگه اینجور کارها birdie و یک کاری هم مال روژا داو هست که اگر اشتباه نکنم fruity aoud هستش.
یه بار که تاور شماره سه زده بودم یکی از همکارام برگشت گفت:این بوی حشره کش داره از کجا میاد؟؟!!
من که عاشق تاور ٠٣ هستم
سلام. معمولا عطر هایی که تم حیوانی دارند بازخورد خوبی بین مردم ندارند من یکبار کویر از دیور رو برای تست به مچم زده بودم که یکی از نزدیکانم گفت پیف پیف چه بوی … می یاد واقعیت من دیگه روم نشد بگم که من عطر زدم البته من خودم هم زیاد از این عطر خوشم نیومد ولی به نظرم از کویر افتضاح تر عود لدر از همین لاینه دیور هست که احتمالا اگه یکی از دوستام این عطر رو بپوشه ایندفعه من می گم اه اه چه بوی بدی می ده
من چون عطرایه گرم استفاده میکنم بازخورد منفی زیاد دریافت میکنم ولی دیگه برام اهمیت نداره سعی میکنم خودم از رایحه عطرم لذت ببرم و به انرژی منفی هایی ک بقیه میدن بی توجه باشم
سلام.یه چیز کلی میگم در مورد عطرای گلی،یه سری برندا به خاطر رز و زعفرون که داخل کاراشون استفاده میکنن و از طرفی متاسفانه چون تو کشور واژه ای به نام حرم و عطر حرمی وجود داره،این عطرها وارد این رینگ خشن شده و با نظرات دقیق و کارشناسی که میدن تند تند مشت میزنن به این عطرها میگن که این چیه بوی شابدالعظیم میده بوی شله زرد میده بوی جا نماز میده یعنی اینقدر میگن که دوست داری اون ادکلن رو همون لحظه نابود کنی حالا فرق نمیکنه ادکلنت۰۰۰ ۱۰۰ تومنی باشه یا نه ۱۱۰۰۰۰۰ تومن.
واقعا درک مییکنم یعنی یه چیزای میگن که که دیگه دوست نداری حتی واسه یه بار دیگه هم اون عطر رو باز بو کنی جالب اینجاست که هیچ کدمشونم هیچی هم سرشون نمیشه. البته اگه واقعا عاشقش باشب ححرف های بقیه واست یه ذره هم اهمیت نداره
من خودم متاسفانه به خاطر همین از عطرهایی که رز دارن خوشم نمیاد. یاد خاکسپاری و ناله و غر میفتم که شرم آوره.
سلام خدمت اقا کیوان و بچه خوب گروه سمور اون سالهایی که تازه تازه داشت فرق بین عطر زمستونی گرم و تابستونی خنک بین مردم رواج پیدا میکرد از اونجایی که از علاقه مندان قدیمی عطر بودم یه له ژون سون فه از برند جووی با هزار زحمت و اسرار به دستم رسید با قیمت گزاف که حالا بماند کار منم که بوتیک بود و هست خلاصه پوشیدیمشو با کلی اعتماد به نفس رفتیم پاساژ محل کارمون اقا چشتون روز بد نبینه هر کودوم از بچه‌ها همسایه ها اومدن تو گفتن اه این چیه دیگه بوی ببخشید عرق میده فلان فلان کلی خورد تو پرم تا اینکه بالاخره یکی از مشتری های خانوم که از قضا عطر باز هم بود بو کشان کشان اومد تو مغازه بعد کلی تعریف و تمجید بحث اسم عطر رو پرسید و رفت
اون موقع یاد این مثل افتادم که میگه “قدر زر زرگر شناسد قدر در را گوهری
با سپاس
تا حالا کسی به من نگفته اه اه این چیه زدی فقط یه بار که عشقم یاتاقان رو زده بودم و وارد یه مغازه شدم چند تا جوون هم اونجا بودن که گفتن اوه اوه عجب بوی حشیشی میاد و فکر کردن من حشیش کشیدم و از ما هم طلب حشیش کردن خلاصه نزدیک بود ساقی بشم ??من هم توضیح دادم و قضیه به خیر و خوشی تموم شد ولی نمیدونم چرا اصلا بوی حشیش نمیده
اقا من بار اول که ماسک راواژر رو تست کردم رو دستم کل اعضای خوانواده گفتن اه این چیه بوی صابون عربی میده.
یه بار دیگه اوپوس ۷ رو اسپری کردم واسه لایه شروعش گفتن اه این چیه بوی سبزی خشک میده. اما من خددم اهمیت نمیدم جفت این کارارو دوست دارم.