یکشنبۀ بارانی

یکشنبۀ بارانی – قسمت هشتم: سیب زهرآگینِ باغ ممنوعه

پویزنکریستین دیور – پویزن (Christian Dior – Poison)

سال تولید: ۱۹۸۵

گروه بویایی: شرقی گلی (Oriental Floral)

عطار: ادوارد فِلِشیه (Edouard Fléchier)

نُتهای برتر: آلو سیاه، گل مریم، نعنا، توتهای وحشی، بخور، رزین، چوب سدروس، چوب سندل

فصول استفاده: پاییز و زمستان


هربار که توی شلوغی دالانها و راسته های بازار تهران توی جمعیتِ متراکم پی خرید میرفتیم صدای بلند و نخوت بارِ گاریچی که بارش ۲۰ لیتریهای نفت بود ما رو از خُماری حرکت نیمه ارادی توی بازار در میاورد. “نفتی نشی”، و با سرعت گاری رو از بین جمعیت رد میکرد. همه برای اینکه نکنه قطره ای از اون مایع چرب تند بو که هفته ها موندگاری داره بهشون اصابت کنه سریع میکشیدن کنار. این روزها داستان بعضی عطرهای کلاسیک همینطوره.

نوبت این هفته میرسه به زهر معروف کریستین دیور؛ پویزن. عطری که نبایدها در موردش بیشتر از بایدهاست و استفاده ازش براتون به اندازه هدر دادن دوستی و رابطه عاشقانه هزینه برمیداره. این خصیصه اون رو به یکی از منفورترین عطرهای زنونه تبدیل کرده که همه عاشقش هستن… عاشق اینکه ازش بدشون بیاد. عطری که همه دوس دارن باشه اما مال اونا نباشه، یکی دیگه بزنه و اون هم زیاد نزدیک نشینه و زیاد هم نزنه. حکایت عجیبی داره این منفور دوست داشتنی! همه در عین حال که با دست پسش میزنن با پا پیش میکشنش چرا که جذبه و زیبایی زهرآلود و گناه آلودِ این عطر انگار روی نقطه ضعفها و نهانِ انسان انگشت میذاره که هیچکس نمیخواد فاش بشه اما از اینکه این گناه دوست داشتنی تلویحا به شکل رایحه بیان میشه لذت میبرن.

پویزن
ادوارد فلشیه، عطرساز دیور پویزن

اما خب تو یکشنبۀ بارانی به این فکر نمیکنیم که چه عطری رو معرفی کنیم که مخاطب خوشش بیاد. اینجا ما از تاریخ حرف میزنیم و هر کدوم از این پستهای یکشنبۀ بارانی قطعه ای از یه پازل هستن که به هم ربط پیدا میکنن. ارزش تاریخی دیور پویزن به اینه که این غولِ گل مریم به تنهایی میتونه دهۀ هشتاد و حال و هوای اون روزها رو معرفی کنه و یه جورایی به سمبُل و نماد اون سالها تبدیل بشه – دقت کنین که من همیشه تاریخ میلادی رو ملاک قرار میدم مگر اشاره کنم که دارم از تقویم خودمون حرف میزنم. دیور پویزن تو روزگاری اومد بیرون که عطرهای شرقی قدرت مطلقه بودن و هیچ گروه عطری نمیتونست با تب اون روزهای عطرهای شرقی و متراکم مقابله کنه. پویزن بعد از چند عطرِ دیورِ قبل از خودش که همگی برای اون روزها کسل کننده و قدیمی شده بودن ساخته شد و ناگهان مثل نارنجکی که انداخته باشن زیر میزی که همه کله گنده ها دورش نشستن اوضاع رو بهم زد. تصور کنین بلک افگانو یا لالیک آنک نواغ همین چند سال پیش که بیرون اومدن چقدر سر و صدا کردن، پویزن به همون شدت ساختارشکن و در عین حال زیبایی گرایانه بود.

جدا از اهمیت تاریخی دیور پویزن تو زمینۀ مُـدِ زمانه ش، این عطر اهمیتی تکنیکی هم داره. از بین اولین عطرهایی که با ترکیب خطی (Linear) ساخته شدن دیور پویزن مهمترین و معروفترین و حرفه ای ترین هست. خیلی خلاصه بخوام توضیح بدم، تا پیش از پویزن روشهای سنتی عطرسازی همگی با احتساب سه لایه عطر (شروع، قلب و فرود عطر) ساخته میشدن که اصطلاحا بهشون ترکیبات هرمی میگیم و این سه لایه جداگانه ساخته و بعد ترکیب میشدن. البته جزئیات به همین سادگی هم نیست منتها از بحث ما خارجه. توی ترکیبات خطی که توی سالهای ۸۰ میلادی پا به عرصه وجود گذاشتن عناصر به نسبتهای مشخص با هم ترکیب میشن و به این منوال عطر هم از صفر تا صد تغییرات کمی رو نشون میده و به اصطلاح لینیِر یا خطی میشه. پویزن از این باب که یکی از اولین و شاید اولین عطر ساخته شده با ترکیب خطی هست اهمیت بسیار زیادی توی تاریخ عطر داره.


عنوانی عجیب و نامأنوس (برای اون روزها عطری که اسمش یادآو مرگ باشه چیز آشنا و تجربه شده ای نبود)، شیشه ای بادمجونی رنگ و درپوشی قارچ مانند – که فرم مشخصی نداره و شبیه شیشه زهر جادوگرها توی داستانها هست – و جعبۀ سبز تیره اولین چیزایی هستن که دقت ما رو به خودشون جلب میکنن. و وقتی به رایحه میرسیم چه گلی بهتر از گل مریم (Tuberose) برای القای حس سم؟ بنابراین آقای فلشیه تو این زهر دوست داشتنی ساخته شده از گل مریم رایحه ای نعنایی بکار میبره که حس سبز و خمیردندون مانند به این بوی گلی و آدامسیِ کُشنده بده. این رایحۀ گلی هم آشناست هم یه جوری غریب و شیطانی هست که انگار روی یه سیاره دیگه رشد و نمو کرده.

پویزن

در ادامه رایحۀ توت های وحشی مقدمه ای رو شروع میکنن برای بازی قدرتمندِ آلو سیاه. این آلو سیاه برای ما ایرانیها خیلی رایحۀ آشنایی داره چرا که دقیقا بوی آلو بخارا هست که توی عطاری ها و خشکبار فروشی ها فروخته میشه. وقتی سلطنت تاریک و شیرین آلو سیاه آغاز میشه یهو آسمون تاریک میشه و ابری سیاه از بخور و روایح چوبی و رزینی و ادویه ای غباری درست میکنن اگه رنگ براش در نظر بگیریم دقیقا رنگ همون شیشه میشه. در ضمن رنگ مایع عطر هم با رنگ شیشه یکیه!

دیور پویزن یک رایحۀ متفاوت، هرزه، تیره و تاریک و جادوگر مأبانه از گل مریم هست که آلو سیاه بهش ماهیتی تاریک و خوراکی و شرقی میده. این عطر موندگاری بسیار بالایی داره و نشر بوش هم انصافا کم نیست. عطری هست به شدت زنونه که تو پایینترین رتبۀ لیست “بهترین عطرهای زنونه که آقایون میتونن استفاده کنن” قرار میگیره. روی زنانگی و ناز و کرشمه ها و بازی های لَوَند زنونه تاکید داره. به من حس بعضی خانومهای سر زبون داری رو میده که تو کمتر از سه ثانیه میتونن اعضای فامیل و اطرافیان رو علیه همدیگه کوک کنن و فتنه به راه بندازن! کمی موذی هست و از همه جا مطرود.


ماجرای نفرت عمومی و متعاقبا تغییر فرمول دیور پویزن (که چیزی از نفرت علیه این عطر کم نکرد) داستانی هست هم خنده دار هم دردناک که از پی بازخوردهای متعدد عموم در مورد این عطر نشأت میگیره. “بوی سوسک کش میده” بیشترین نظری بود که در مورد پویزن تو جوامع اروپایی و آمریکا شنیده میشد. در واقع حق هم داشتن چرا که کمی پس از تولید پویزن این فرمول کپی شد و برای ماسکه کردن بوی ناخوشایند و مرگبار اسپریهای حشره کش ازش استفاده کردن. این رایحه که از خود دیور پویزن کپی شده بود تبدیل به معیاری شد برای قضاوت در مورد منشأ خودش! مسئله اینه که نه تنها پویزن که بقیۀ عطرهای این سری هم کم و بیش با این انگها محکوم شدن. مثلا عطر Hypnotic Poison رو به بوی آبجوی Root Beer تعبیر کردن.

★★★★

 

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

8 دیدگاه

  1. سری پویزون دیور مطلقاً برای این ساخته نشدن که همه خوششون بیاد!
    در بین همه شاهکارهای زنونه دیور (واقعاً نمیشه بین زنونه‌های دیور تعدادی رو بعنوان شاهکار جدا کرد. تولیدات زنونه دیور همگی شاهکار هستن ولی بعضی هاشون شاهکارترن!) سری پویزون اصلاً با هدف متفاوتی تولید شدن و میشن.
    قرار نیست سری پویزون همونقدر همه پسند باشه که مثلاً سری میس دیور چری هست!
    پویزون ها رسمی هستن، باوقار و شیک، اغواگر، جذاب و البته زهرآلود و کشنده…
    سلیقه‌ها در مورد رایحه عطرها متفاوته. در بین همه محصولات سری پویزون، شاید هیچکدومشون از نظر اقبال عمومی به پای میدنایت پویزون نرسیدن (که البته به دلایل مختلف به تاریخ پیوست) درحالیکه بنظر خودم، شاهکار این سری «پیور پویزون» بود و هست و البته نه فقط در بین تولیدات دیور، بلکه به مشام من، پیور پویزون (البته قبل از رفرموله شدن و با همون رایحه و شیشه مسحور کننده قبلی) شاهکار جاودانه تاریخ در بین همه عطرهای زنونه دنیاست!
    زمانی یک ریویوی مفصل برای پیور پویزون نوشته بودم که اگر ادمین سایت اراده کنه برای درج در این سایت هم پیشکش خواهد شد.

  2. متنی بسیار جذاب و خوب . مرسی
    تستش نکردم این عطر رو اما خیلی مشتاق شدم که باهاش آشنا بشم و یه روبوسی هم باهاش داشته باشم هر چند که به احتمال زیاد در اولین برخورد خواهم گفت : عه تویییی ؟! با احترام

  3. ?????
    این به قول شما زهر منو یاد اِپُل تو لباس خانوما و یه مدل مو زنونه به نام نمیدونم الویا بود الویه بود که خیلی شبیه پشت مو آقایون تو دهه شصت بود میندازه

  4. میشه برام اسرار آمیز و جذاب بوده ..‌‌بخاطر اسمش.. و رنگ‌هایی که توش استفاده شده.. و حالا داستان هایی که خوندم ?

    بنظرتون ادکلن دریک نمیتونه یک قسمت از یکشنبه بارانی باشه؟
    یا او دو ساواژ کلاسیک اولیه.. نمیدونم ?

  5. دقیقا بوش طوریه که همه یا دوست دارن یا متنفرن.البته تعداد متنفر ها بیشتره.خب راستش فکر کنم همون وفادارای قدیمیش ادامه بدنش

  6. من چقد از اون طرح فاخر و شدیدا جذاب جعبه، اون رنگ و شکل شیشه و نهایتا اون رایحه ی سرکش و آشوبگر و مغرور لذت میبرم …
    زن فتنه ی فامیل براش تعبیر خوبیه?
    یکی دوسال پیش که جوون بودم یه ریویو با مضمون(زهر گوارای دیور) براش نوشتم…
    یه تحلیل از دیدگاه خودم که با یه کم تغییر و با اجازه میذارمش اینجا :
    ((چهره ای تاریک از گل مریمی هرزه، کلاسیک و غنی با رایحه ای عمیق و یکنواخت که در کنار روایح صمغی دودی، عطرِ میوه ایِ ملس آلو، ادویه جات شرقی تند و تیز و شیرینی چسبناک عسل قرار گرفته و این زهر گوارای دیور رو تشکیل میدن.
    زهری که به شکلی زیبا و درگیر کننده با حالتی اغوا گر و مرموز شمارو به سمت خودش میکشه.
    در این کار با حضور پررنگ گل مریم روبه رو هستیم که روایح ادویه ای، تیزی و بُرّندگی خاصی بهش میدن و همچنین برجستگی آلو و روایح دودی صمغی و عسل.
    گل مریم قلب این کاره و سایر مواد در اتحادی منسجم دورش میگردن و از ابتدا تا انتهای حضور عطر عاجزانه تحت فرمانش هستن.
    البته نمیشه وجود آلو با اون حالت لواشکیش رو نادیده گرفت و بازی صمغ و عسل و دود و ادویه هم زیر سایه ی این مریم وحشی جذابیت کارو دوچندان میکنه .
    این عطر بیشتر مناسب سنین بالاست با کمترین سرزندگی و نشاط جوانانه. (حداقل در دوره ای که توش زندگی میکنیم)
    استفاده از اون شما رو باشکوه و سرو سنگین جلوه خواهد داد و حتی با این عطر باید روی لبخند های خودتون کنترل داشته باشین تا از حد خاصی فراتر نره. به دوست داران کارهای بزرگی مثل کوکو شنل ، شالیمار و اوپیوم تست این کار رو توصیه میکنم چرا که به نظرم همگی این کارها از شخصیتی یکسان برخوردارن. زنی با ابهت، جدی و مغرور اما در عین حال جذاب که ردپای عطرش شمارو مسحور خودش میکنه…)) 🙂
    چقد خوب گفتی اون حالت نعنایی خمیر دندونی رو!
    من ازش با عنوان تیزی که منشاش به نظرم ادویه جات میومد یاد کردم ولی اینی که تو گفتی خیلی بهتره.
    الان که گفتی حالت آدامسی گل مریم تو این عطر نمود داره و به نظر منم آلوش لواشکی ماننده حس میکنم به جای کیسه زهر با یه کیسه حله حوله من جمله آدامس و لواشک و آبنبات نعنایی و شکلات عسلی رو به رو ایم?
    این عطر منو یاد پیرهنای راه راه سفید مشکی زنونه که سر شونش پف داره با دامن مشکی کوتاه و جوراب مشکی های بلند تا زانو میندازه که فک کنم از بچگی و رفتن به قسمت زنونه ی عروسی تو ذهنم مونده! ? تو ذهنیت من بوش برا همون دوران و لباساس…
    ممنون از این پست عااالی

  7. دیور پویزن عطریه که بنظرم خیلی از دهه شصتی ها توی دوران کودکیشون بوشو خیلی زیاد حس کردن و براشون نوستالژیکه مثل خود من. هر جا مهمونی زنونه ای بود تا در باز میشد بوی دیور پویزن بود که فضا رو پر کرده بود.
    توی dictionary of symbols کمبریج ذیل مدخل green اومده که این رنگ یکی از معانی سمبلیکش مرتبط با جادوگران و ساحران هست و مثال میزنه اگه دقت کرده باشین رنگ مایع اون دیگ جوشان جادوگران معمولا سبزه، سبز یشمی.
    خواستم بگم علاوه بر رنگ بنفش شیشه، رنگ سبز جعبه هم با مفهوم زهر و جادوگری کاملا در ارتباط و تناسبه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید