بررسی عطر

بررسی عطر مردونه Rive Gauche از برند ایو سه لورن

Rive Gaucheایو سه لورن – غیو گوش مردونه (Yves Saint Laurent – Rive Gauche Pour Homme)

سال تولید: ۲۰۰۳

گروه بویایی: آروماتیک سبز (Aromatic Green)

عطار: ژاک کاوالیه (Jacques Cavallier)

نُتهای برتر: اسطخودوس، ادویۀ انیسون، شمعدونی، رزماری، میخک، خزۀ درخت بلوط، پچولی، برگاموت، وتیور، دانۀ تونکا

فصول استفاده: زمستون و پاییز و تا حدی بهار


بچه که بودیم توی محله ای زندگی میکردیم که از هر طرف یا به باغات مرکبات، یا به شالیزارها و یا به دریا ختم میشد. البته از اونجایی که از مرکز شهر فاصلۀ چندانی نداشتیم خیابونهای اصلی هم کم نبودن. این همه امکانات که اطرافمون بود باعث شد من از همون سنین نُه ده سالگی به جای فوتبال و دعوا با محله های اطراف از حریم محله خارج بشم و توی زمینهای نمور و انبوه از علوفه گوگل مَـپِ خودم رو گسترش بدم! بوی لجن سبزِ برکه ها، آبچاله های کوچیک بعد از چند روز بارون بی وقفه، بوی قورباغه ها، تنۀ خیس درختهای توسکا و غان، برگهای پوسیدۀ روی زمین، بوی علف زردشده اول صبح آذرماه، بوی خزۀ تنۀ درختهای نارنج و گِل زیرشون که هرگز آفتاب نمیدید، بوی نهرها و انبوه تمشکها و بوی مه، مه غلیظ شمال… اینا همه رو خیلی خیلی خوب یادمه و جالب اینجاست که نه تنها از این بوهایی که دیگران رو مشمئز میکرد چندشم نمیشد، خوشش هم میومد! این بوها مال من بودن، مال خود خودم و کسی دیگه نمیخواستشون!

Rive Gaucheوقتی اولین بار عطر غیو گوش از ایو سه لورن رو تست کردم سال ۸۸ بود و هنوز توی اون بطری های فلزی استوانه ای بیرون میومد. شدت و تلخی و تاریکی بُن مایۀ سبز و فلزی این عطر من رو سریعا برد به همون سالها وقتی کشف درختای نارنگی تو وسطای باغهای پرتقال بزرگترین تفریحِ نسلی بود که مدرن ترین تکنولوژی براش ساعت مچی کاسیو بود که بیپ بیپ بیپ صبحها بیدارت میکرد.

غیو گوش یک استثنا هست. این عطر یک حرکت جسورانه هست و تو شرایطی اومد بیرون که یک سال قبلش ایو سه لورن با انقلاب شرقیِ چوب عود توی M7 فتنه به جون همه برندهای دیزاینر انداخته بود. تازه خیلی پیشتر از اون تو سالهای ۱۹۹۰ با انقلاب آکواتیکِ نُتهای اوزون و کالون و عطرهای گورمند (خوراکی مانند) دخل عطرهای آروماتیک سبز به کل اومده بود و دیگه کسی طرفشون نمیرفت.

حدود نود تا صد سال بعد از تولد گروه بویایی آروماتیک فوژه که با عطر Houbigant Fougère Royale تو سال ۱۸۸۲ شروع شده بود گروه بویایی آروماتیک سبز تو سالهای ۱۹۷۰ منشعب شد که کمترین شباهتی به پدربزرگشون نداشتن. به همین منوال غیو گوش، یک عطر آروماتیک سبز، ذره ای شباهت به فوژه رویال نداره بلکه بیشتر تو حد فاصل بین عطرهایی مثل شنل آنتایوس و دراکار نواغ از گای لاروش (Guy Laroche Drakkar Noir) از یک طرف و عطرهای فوژه اقیانوسی و فلزی مثل کرید گرین آیریش تویید (Creed Green Irish Tweed) و دیویدوف کول واتر (Davidoff Cool Water) از طرف دیگه هست. اما از همۀ گزینه های بالا جدیّتر و مردونه تره. یک آروماتیک سبز مدرن.

Rive Gauche

غیو گوش تو شروع بویی دارو مانند، سبز و تلخ و تاریک شبیه مرهمی که از ساییدن علوفه و سبزیجات بدست اومده باشه داره. این رایحۀ سبز مطلق به مدد حضور قدرتمند اسطوخودوس و رُزماری و بادیان (انیسون ستاره ای) و میخک قدرت میگیره. حسی که بهم میده کمی از یک عطر متفاوت هست. بیشتر شبیه خمیر ریشهای قدیمی یا خمیردندون هست و این بخاطر حضور شمعدونی و کومارین (دانۀ تونکا) و وتیور هست که ماهیت فوژۀ این کار رو توی بستر سبزِ شکست ناپذیرش شکل میدن و از اون یه عطر آرایشگاهی تمام عیار میسازن.

فرود این عطر چیزی از شروعش کم نداره چرا که خزۀ درخت بلوط و پچولی و وتیور ماهیتی شبه-شیپغ و کلاسیک به عطر میدن اما خیلی جالبه که توی این تراکم تستسترون (منظورم غالبیت فضای مردونه هست، باز فکر نکنین توی عطر تستسترون میریزن) یه فضای پودری شبیه پودر تالک یا پودر بچۀ بدون بو پیدا میشه که خیلی هم به بستر چوبی عطر میاد و من رسما عاشقشم. دلم میخواد یه اتاق داشته باشم پر از قفسه و کتاب که این بو رو بده و من روزای ابری پاییزی برم توش!

غیو گوش گزنده هست. خشن و زبره اما خوشتراشه. لبه داره و لبه هاش هم پلیسه داره. مردونه هست و تعریف دقیق سینه پشمالوئه. حسابی جذابه و بوی اعتماد بنفس و طمأنینه میده. موندگاری خیلی بالایی داره و نشر بوی متوسط. نمونه ای که من از روش تست کردم و نوشتم مربوط به شیشه قدیمیش هست که در قیاس با شیشه جدید – که مکعب هست و توی عکس بالای صفحه میبینین – به نظر میرسه تغییر نکرده باشه. فقط شرکت سازنده نُتها رو طور دیگه معرفی کرده که یه کلک بازاریابی هست. مثلا نُت سرخس که برای عطر جدید معرفی شده منظورش همون اکورد فوژه هست (فوژه تو فرانسوی یعنی سرخس) وگرنه سرخس اصلا بویی نداره که بشه تو عطر استفاده کرد.

★★★★

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

8 دیدگاه

  1. دیروز یکی از همکلاسی هام تو دانشگاه یه عطر با بوی کلاسیک و آروماتیک آرایشگاهی زده بود…
    میدونی من خیلی ساله دیگه همچین بوهایی از کسی نشنیدم و اصلا به اون صورت ذهنیتی از شنیدن بوش از اطرافیان برام باقی نمونده و چون خودم هم فرصت نشده چنین عطرایی رو فول ور کنم نمیدونم دقیقا تو مصرف چجوری نمود پیدا میکنه و چجور خط بویی ازش متصاعد میشه و عمده ی تجربه بویاییم ازشون شده در حد تست روی کاغذ عطر و یه کم درحد تست روی پوست.
    خلاصه که خیلی لذت بردم از اون عطر همکلاسیم و جذب شدم به سمت اینکه وقتشه باتوجه به کلاسیک دوست بودنم یه کم بیشتر تو این سبک عطرا تفحص کنم …
    یادم افتاد که یه ریویو از ریو گوش هم تو سایت سمور هست که نخوندمش و چه فرصتی بهتر از الان برای خوندنش که انگیزشو دارم 🙂
    ولی برام عجیبه که این عطر با این سبک تو سال ۲۰۰۳ به بازار عرضه شده. مثل کوریولان گرلن که اون تاریخ برای ارائش دیر بود و دیگه تقریبا دوره ی اون کارا تموم شده بود.
    این عطرا گاهی تو تست دافعه برانگیز میشن ولی تاحالا یه بارم نشده از کسی بوشو حس کنم و دلزده بشم. علی الخصوص اینکه سال به دوازده ماهی آدم یکی دونفرو میبینه که چنین عطرایی مصرف کرده باشن و علاوه بر اون، بار نوستالژی و حس خوب کهنه ای که این عطرا تو کیسشون دارن هم بماند.
    یکی از بهترین های این سبکی برام آزارو پورهوم و همینطور مشابه نزدیک و لایت ترش آرامیس توسکانیه. امیدوارم بتونم اینو هم برای تست پیدا کنم.

  2. شیشه جدیدش مال ام سونه دوس ندارم..
    اونجایی که به کول واتر بره هم دوس ندارم اقیانوسی فلزی..
    اما سبز و تاریک و فوژه و آرایشگاهی دوس دارم ?
    و با توجه به فضاسازی که کردی و غریبه تیستم باهاش.. فککنم ازین خیلی خوشم بیاد ???

  3. بچه که بودم شمال زیاد میرفتم تمام این روایح طبیعی از بوی لجن و قورباغه و….رو که نام بردید رو کاملا حس کردم یادش بخیر و دمتون گرم???

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید