یکشنبه بارانی – قسمت بیست و نهم: غوغای صامت
کاروِن – ماگریف (Carven – Ma Griffe)
سال تولید: ۱۹۴۶
گروه بویایی: شیپغ گلی (Chypre Floral)
عطار: ژان کارل (Jean Carles)
هفته پیش مقدمه ای نسبتا مفصل از ژان کارل رو تو پست میس دیور ارائه دادم و اشاره کردم که این عطرساز که تعداد کارهاش در قیاس با عطرسازهای امروزی بسیار نازله، چنان تبحری تو این حرفه داشته که با وجود از دست دادن حس بویایی تو سالهای آخر عمرش تونسته ترکیباتی مانند میس دیور و ماگریف کاروِن رو تدوین و برای ساخت آماده کنه. اینکه میگم برای ساخت آماده کنه به این دلیله که ساخت و ترکیب مواد رو در نهایت دستیارش، پاول وِشر یا پسرش انجام میداده و خودش فقط مثل یک هنرمند اتود اصلی رو روی کاغذ پیاده میکرده. خب پاییز شروع شده و کم کم بد نیست یه نقبی به عطرهای چرمی هم بزنیم این وسط. من عاشق اینم که همه چیزایی که مینویسم داستان وار به همدیگه ربط داشته باشن و به همین دلیل مخاطب نوشته هام باید همه جا دنبال سرنخهایی که براش میذارم باشه. به همین دلیل ماجرای چرم رو از چند جهت شروع میکنم و ماگریف فرصت خوبیه که برای شروع چرم در حالی که پرونده ژان کارل رو هنوز نبستیم. کارل از جوانی تو کمپانی رور برتراند دوپون (امروز با اسم ژیوودان میشناسیمش) کار میکرد و بنا به اصرار وی بود که مدرسه عطرسازی این کمپانی راه افتاد. بعدها این مدرسه با کمپانی ادغام شدن و حاصل این ادغام در سالهای بعدش غولی به نام ژیوودان رو ساخت. دقت کنین که کارل موسس ژیوودان یا رور نبود، بلکه موسس مدرسه رور بوده.
برسیم به ماگریف (هم به معنی امضای من و هم به معنی پنجه ی من). اولین عطر برند مادام کاروِن که به سفارش وی و با مدیریت کارل ساخته شد. کانسپت ساخت این عطر “عطری برای فضای بیرون بدون اینکه بیش از حد خودنمایی کنه” بود. یک جور غوغا اما بدون سر و صدای اضافی. این عطر برای “زنهای جوان” طراحی شد. جالبه بدونین تا اون روز هیچ عطری برای زنهای جوان ساخته نشده بود، بلکه هدف اصلی عطر همواره خانمهای میانسال بودن. این عطر نسل زنِ پس از جنگ جهانی دوم رو هدف قرار میده که با آرایش غلیظ و لباسهای شاد میخواد اون نخوت بجا مونده از جنگ رو فراموش کنه. زنی که حالا دیگه پشت میز ادارات یا تو پُستهای مختلف مشغول به کاره و امیدش به نوسازی فرانسه فروکش نمیکنه. بنابراین خود سفارش این عطر یک نوآوری محسوب میشه که بعدها از این برند نظیرش رو کم نمیبینیم. اما اولین سوالی که در مورد ماگریف باید به ذهن شما بیاد اینه که چرا با وجود این همه نمونه مشابه که از اون دوران بجا موندن، من ماگریف رو انتخاب کردم برای بررسی؟ خب دلیل اول و دوم رو بالا اشاره کردم. اول اهمیت ژان کارل و سپس مقدمه ای برای باز کردن مبحث چرم تو هفته های آتی. دلیل سوم به روز بودن و قابل فهم بودن این عطر برای ذائقه ی معاصره. من نمونه های وینتج از کارهای مختلف زنونه هم عصر یا حتی جدیدتر از ماگریف کم تست نکردم اما همشون رو میشه با یه هشتگ به هم وصل کرد: قدیمی. ماگریف رو نمیشه. چرا که این رایحه در عین قدیمی بودن حس و حالی کلاسیک داره که اصن محدود به زمان نمیشه. جالبتر از اون اینکه برعکس میس دیور که از همین خانواده شیپغ گـُلیه و نتهای مشابه کم نداره، ماگریف اصلا اصرار روی زنانگی نمیکنه و میشه به راحتی برای آقایون در نظر گرفتش. اینجا باز شما رو دعوت میکنم به خوندن مقاله ای که در مورد تبلیغات تو دنیای عطر نوشتم.
رایحه ی ماگریف ترکیبی از گرمای دلنواز یک اکورد شیپغ بی نظیره که با شروعی از مرکبات و تازگی نُتهای گلی و الدهید این گرما رو برای هوای بهار و تابستون مساعد میکنه. این رو هم باید اشاره کنم که عطر من متاسفانه قدیمی تر از اینه که اون شروع بی نظیر رو بتونم به خوبی حس کنم. عطری که من استفاده میکنم نسخه ۷٫۵ میل پارفومه. این عطر او دو پارفوم و او دو کولون هم داره. عطر من شروعی پودری و صابونی و سبز داره که رد خفیفی از تازگی لیمو و برگاموت رو میشه مثل کورسوی پیش از خاموش شدن شمع توش حس کرد. یاس و الدهید و زنبق و ایلانگ ایلانگ عناصری هستن که عطر از بدو شروع باهاشون به من سلام میکنه. و چه ترکیبی، چه ترکیب بی نقصی! همونطور که گفتم این شروع به فرود اکورد شیپغ میرسه. در مورد اکورد شیپغ قبلا بارها صحبت کردیم و بارها نمونه های مختلف رو بررسی کردیم اما هیچکدوم از این نمونه ها نتونسته بودن اونطور که باید حق مطلب رو ادا کنن، تا الان که دارم برای شما از ماگریف میگم. چیزی که توی این عطر اکورد شیپغ رو زنده و واقعی و اصولگرا نگه میداره به نظر میاد سه عنصر چرم، استیراکس و وتیور باشه که ترکیبش رو در عین سبکی، به سمت خاکی بودن، ادویه ای بودن و چرمی بودن هل میدن.
ناممکنه که یه عطر با بیش از ۵۰ سال سن بتونه تا امروز روی همون رنگ و لعابی حرکت کنه که در بدو تولدش بوده. متاسفانه با تغییر مدیریت برند این عطر هم به مراتب تغییر رنگ داده تا جایی که امروز به یک نسخه ی جدید با همین نام اما با فرمولاسیونی متفاوت ختم شده. نسخه ۲۰۰۶ که تقریبا هیچ ربطی به ماگریف اصلی نداره. درست همونطور که میس دیور جدید حتی یک کروموزوم از مادربزرگش به ارث نبرده. گفته میشه آخرین تولید وفادار به اصلِ این عطر تو سالهای ۷۰ میلادی بوده و بعدش دیگه برگها برگشتن!
کیوان ممنون بابت پرداختن به این عطر، شاهکاری که کمتر بهش توجه میشه.
ینی میشه به این عطر اسم کار چرمی رو داد؟ من که فک نمیکنم…
در هرحال یکی از شاهکارهای تاریخ عطرسازیه و تاثیر زیادی روی عطرها و عطارهای نسلش داشته کمااینکه عطر شانت د آروم گرلن هم با الهام از این عطر ساخته شده و شباهت خیلی زیادی بهش داره.
ممنون بابت این انتخاب برای یکشنبه بارانی این هفته
یه ته بوی مخملی جیر مانند داره که برای بعضیا تداعی گر حالت چرمی هست. این حالت توی هرمس کالش هم هست. من فکر میکنم این حالت در یه شرایط خاصی توسط خزه و آلدهید ایجاد میشه.
عالی …