ای پروفومی دی فیرنتزه – امبرا دل نپال (I Profumi di Firenze – Ambra del Nepal)
سال تولید: ۱۹۹۰
کشور: ایتالیا
گروه بویایی: شرقی چوبی (Oriental Woody)
عطار: جیووانی دی ماسیمو (Giovanni di Massimo)
نُتهای برتر: وانیل، بخور، اکورد کهربا، پچولی، چوب سندل، تخم گشنیز، دارچین، عنبر نهنگ، هل
فصول استفاده: پاییز و زمستان
اوایل کار سایت سمور دو عطر مشابه کهربایی رو با هم مقایسه کردم که یه جورایی پیش درآمدی بود برای معرفی اکورد کهربا. دو عطر Ambre Sultan و Ottoman Amber که هر دو روی یک محور هستن. بعد از اون توی دو پست به ابهام زدایی معنایی اکورد کهربا و عنبر نهنگ پرداختم که میتونین اینجا و اینجا به ترتیب بخونین.
توی این پست میخوام خیلی کوتاه به بررسی عطر بسیار کمیاب بپردازم که احتمالا کسی تو ایران هنوز سعادت تستش رو نداشته اما لازم دیدم در امتداد مقولاتی که لینکهاشون رو درج کردم این عطر رو به عنوان یک مرجع برای اکورد کهربای ادویه ای و چوبی معرفی کنم چرا که بر خلاف اکثر همتاهای این دسته از عطرهای کهربایی، امبرا دل نپال نه تنها از امبر سلطان سرج لوتانس نمونه برداری نکرده، بلکه سه سال هم از اون قدیمی تر هست. (سرج لوتانس امبر سلطان تو سال ۱۹۹۳ لانچ شد) اکورد امبر یا کهربای بکار رفته توی این عطر هم مثل امبر سلطان از یک الگوی قدیمی و شناخته شده نشأت میگیره که در کنارش روایح آروماتیک و چوبی هویت مشخصی بهش میدن.
شروع امبرا دل نپال مثل شروع امبر سلطان گزنده و گرم و سوزان هست و فضای ادویه ای چگال و قدرتمندی که تاکیدی روی دوست داشتنی بودن نداره، بافتی زبر و بـِرِزنتی بهش میده. این ترکیب بارها توی کارهای کلاسیک کهربایی تکرار شده و لو رفته: ترکیبی از هل، دارچین و تخم گشنیز که میراث عطرهای آرایشگاهی آروماتیک سبز سالهای ۸۰ میلادی هست. این اکورد ادویه ای هماهنگی خیلی جالبی با بستر عطرهای سبز، و در عین حال با عطرهای کهربایی و پچولی داره. تا شما همین چند خط رو میخوندین پچولیِ این عطر وحشی و گستاخ وارد شده و سریعا اون حس مرتاضانه و شرقی رو تزریق میکنه. حضور پچولی توی این عطر با بخور پررنگتر میشه. بخوری تلخ و در حال سوختن که بویی شبیه دود نداره بلکه شبیه یه مشتِ پـُر ادویه هست که ریخته باشن روی یه شومینه ذغال بور و گداخته.
عطر با همین تونالیته که حس زنگار آهن رو میده به انتها خیز برمیداره اما با سرعتی کم، به فضای کهربایی و وانیلی میرسه که نُتهای حیوانی کمرنگی اونجا استخوان بندی مستحکمی براش فراهم کردن. بیشتر از هر چیزی توی فرود عطر رایحۀ دارچین، وانیل، بخور، تخم گشنیز و صمغ لادن – که خیلی قدرتمند اما حل شده تو بطن ترکیب ایفای نقش میکنه – دریافت میشه و در امتداد اونها نرمیِ عنبر نهنگ و مشک که مثل ورقی از طلا روی پوست بازی میکنن، فوت کوزه گری رو بدون اینکه خودشون رو بارز نشون بدن حضورشون رو اعلام میکنن.
امبرا دل نپال یکی از بهترین نمونه های اکورد کهربای شرقی هست که بستری بسیار ستبر داره و عناصر تشکیل دهندۀ عطر انگار ته نشین شدن و منتظرن عطر به بستر برسه که همه یه جا بزنن بیرون. به همین دلیله که امبرا دل نپال موندگاری بالایی رو به نمایش میذاره. عطری هست که انگار از هزار سال پیش باقی مونده و حالتی کهنه، شرقی، اصیل، غیر مدرن و بومی داره. تفاوتهای زیر و درشت بین این عطر و امبر سلطان کم نیست اما میشه به بستر دو عطر اشاره کرد که امبر سلطان زودتر به وانیل میرسه در حالی که امبرا دل نپال تا آخر فضای ادویه ای چوبی رو حفظ میکنه.
★★★★
باید حتما تخم گشنیز رو بو کنم. تصوری از رایحش ندارم و با نشناختن رایحش حس نقص بزرگی تو بینیم و قوای بویاییم دارم.
ریویو رایحه ی عطرو خیلی ملموس کرد ولی ناگریز ترکیب ادویه و امبر ذهنمو به سمت امبرسلطان سوق میده و نمیتونم رایحه ی دیگه ای تصور کنم از این ترکیب تا اینکه خود عطرو تست کنم.
اصن امبر سلطان یه اسطوره و به قولی تو دنیای عطر ها خدا و الهه ی کهرباست و تا اسم کهربا میاد ذهنم میره به سمت اون عطر. حالا بماند که کارای کهربایی زیادی هست که هم به پاش میرسه هم ازش بالاتره ولی خب عمه سلطان خودمون حق آب و گل داره و نمیشه با هیچی عوضش کرد?
سلام آقان کیوان . ممنون بابت زحمات شما . فقط میخواستم همانطور که یکی از دوستان هم گفتن از شما خواهش کنم اگه میشه لطف کنید بیشتر عطر هایی که در داخل ایران راحت میشه تست کرد رو بررسی کنید . چون به نظرم اینجوری مطالب سایت ملموس تر و جذاب تر و پر مخاطب تر میشه .
بله مسلما همین کار رو میکنم اما یه سهمی هم برای اینطور عطرا باید در نظر بگیریم همیشه. به هر صورت خیلی از عطرا تو ایران بعد از رویوهای ما توی بازار پیدا شدن
دس رو دلم نذار که خونه !
بعد از ریویوهای شما درباره JDP Arabian Nights اون عطر نیست شد تو بازار و منه بیچاره هم که همچنان در به در دنبالشم . گاهی پیش خودم میگم همش تقصیره این سموره و کاش نمینوشتن اون مطلب رو واقعاً !
نت اخر همیشه جذاب ترین نته برام.. سنگین تر از همه و اصیل تر.. عمیق تر..
چنروز پیش کمدمو باز کردم چشمم افتاد به آزارو پور اوم سامر ادیشن … که مثلا قراره تابستونی باشه ولی اصلن تو تابستون بهم حس تابستونی نمیداد..
برعکس.. الان وختی درشو برداشتم یک قطره از عطر روی اسپری مونده بود و غلیظ و قهوه ای رنگ شده بود.. اونو مالیدم رو نبضم.. واااااای که چه حس خوبی داشت.. تو هوای سرد.. بییی نظییر بود.. همون حسی رو ک موقع خریدنش باعث شد بخرمش ولی موقع پوشیدن بهم نمیدادو الان تو پاییر قشششنگ ب رخم زد.. عالی بود.. فککنم همین اکورد کهربا بشکل سوزانش توش بکار رفته و زنجپیل و بخور و خیلی نتای دیگه.. این تنها عطری بود که با اصرار توی همه ی ریویو هایی ک ازش خوندم به این نکته اشاره شده بود که از ۳۴۱ نوع ماده ی معطر توش استفاده شده.. که نمیدونم چقدرش درسته و اگه این تعداد زیاد برای همه عطرا معموله و گفته نمیشه.. چرا برای این عطر توی بررسی ها ذکر شده..
دو سطر اول پاراگراف آخر،
مستقیم منو آدرس میده به سایکدلیک.
دستتون درد نکنه ای کاش میشد از طریق اینترنت و با کلیک روی ایکون به شکل اسپری بوی این عطرا رو استشمام کرد خیلی خوب میشد نه ؟
عطری هست که نت غالب و موندگار تخم گشنیز توش باشه ؟
سلام
ایول . مرسی از ریویوی خوبت آقا کیوان . فقط اگه میشه بیشتر عطرهایی رو معرفی کنید که امکان تستش برای ما هم باشه ، عطرهایی که تو ایران خیلی سخت نباشه پیدا کردنش ؛ چون به هر حال هرچقدر هم شما خوب توصیف کنید فضای یک عطر رو بازم مشک آنست که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید ! و ما کاربرا و مخاطبا هم برای اینکه بتونیم حس نویسنده رو بفهمیم و منظورش رو بگیریم لازمه ما هم بتونیم اون عطر یا حداقل عطری مشابه اون رو تست کنیم . دیزاینری ها رو هم یکم بیشتر بررسی کنید . مرسی
سمور جون یه چند روزی نبودیا دلمون برات تنگ میشه ما ، کم کار نشو دیگه خب عه. با احترام ;))
سلام دوباره
آ قا کیوان عزیز کاش بررسی عطر کویغ اتومن رو در برنامه آپارات میگذاشتین.ممنون میشم
سلام
آقا کیوان دیگه بررسی عطر توی آپارات نمیگذارین.ویدیو
درود کیوان جان…عزیز یه راهنمایی می خواستم….شما در توصیف عطرها و رایحه ها خیلی جالب با بو کردن عطرها مواد اولیه عطر را متوجه میشید. ولی برای من نوعی مبتدی یک سوال پیش اومده؟؟…مثلا من بوی مثلا “صمغ لادن” رو از کجا قبلا استشمام کرده باشم که با تمرین بتونم اون بو رو از یه عطر متوجه بشم؟…میدونی کیوان جان منظورم اینه که رایحه ی پایه های عطری مثل ” چوب گایاک”..”لوبیای تونکا”..و بعضی رایحه ها ی منفرد که تو زندگی روزمره زیاد باهاش آشنایی نداریم رو نمیشه از بازار تهیه کرد؟؟…اگر نه راه تشخیصش چیه؟….سپاس
کیوان جان دست مریزاد و ممنون از ریویوی بی نظیرت . من متوجه نشدم که ترکیبی از هل، دارچین و تخم گشنیز میراث کارهای آرایشگاهی کلاسیکه یا کلاسیک کهربایی؟
از عطرهای آرایشگاهی رسیده به عطرهای کهربایی
امبر فتیش از انیک گوتال چطور؟؟
اون برا خودش یه مقوله جداست. باید بررسیش کنم