بررسی عطر

جمعه بازار: مروری بر مجموعۀ Section d’Or از برند سرج لوتانس

جمعه بازاربیش از پنجاه سال سابقۀ فعالیت حرفه ای برای برندهای مطرح عطر و آرایشی اون رو به یکی از غولترین نامهای تاریخ عطر و مد و آرایشی تبدیل کرده که تاثیر شگرفی روی نسل بعد از خودش گذاشته. اگر فقط به سابقۀ کار سرج لوتانس (Serge Lutens) تو زمینۀ عطر نگاه کنیم بارها با عطرهاش مسیر عطرسازی رو تغییر داده و از نگاه خیلی از منتقدین یکی از تاثیرگذارترین چهره های عطرسازی مدرن هست که همواره سالها جلوتر از جریان مُد حرکت میکنه.

این فقط یه مقدمه بود برای برندی بسیار پرکار و با سابقه که طی سالهای اخیر یک سری ویژه تحت نام Section d’Or (بُرش طلایی) بیرون داده. از همون بدو ورود این لاین تو سال ۲۰۱۴ با عطر L’incendiaire (به معنی آتش افروز یا کسی که عمدا حریق بپا میکنه)، برخی از مخاطبین عطر و عطربازها توی فضای مجازی عمومی حملات ریز و درشتی به این لاین داشتن که به وضوح بزرگترین دلیلش دسترسی محدود به این مجموعه و قیمت نجومی این عطرها هست.

در حقیقت اونچه لوتانس میسازه نه تنها یک عطر که برگی از دفتر خاطرات و زندگی شخصی خود هنرمند هست که با دقت و وسواس شدید روی اون کار میکنه. این وسواس باعث شده که این برند به یک برند خاص و بسیار گیج کننده برای مخاطب عمومی تبدیل بشه. و به همین سبب هست که بیشتر ساخته های لوتانس مورد تایید نظر عموم قرار نمیگیرن.

مجموعۀ Section d’Or برخلاف تصور صرفا مجموعه عطرهای شرقی و ناقوس ورود لوتانس به بازار همه گیر عود نیست. چرا که خیلی پیشتر از هر کس دیگه تو سال ۱۹۹۶ توی عطر Cuir Mauresque از عود استفاده کرده بود و خیلی پیشتر از بقیه با عطرهایی چون شرگی، فمینیت دو بوا و امبر سلطان وارد وادی عطرهای شرقی شده بود. اساسا دغدغۀ لوتانس نه پولسازی هست و نه عود و نه مُد و گرایشهای جاری دنیای عطر و مد. بلکه هوشیارانه و با دقت ساعت سازان سوئیسی دنبال چیز دیگه ای هست و خمش و انعطافهای این مسیر رو با صلابتی فولادوار طی کرده. این داعیه رو با موندگاری و نشر بوی متوسط کارهای این برند (مخصوصا همین سری Section d’Or) میشه در نظر گرفت و اثبات کرد که لوتانس ذره ای برای عمومی بودن تنزل نکرده. مجموعۀ مذکور هشت عطر Extrait de Parfum با حجم ۵۰Ml داره که برای هیچکدوم نُتی اعلام نشده و اسامی اونها نسبت به باقی کارهای لوتانس دارای پیچیدگی کلامی و بازی با کلمات بیشتری هست.

____________________________________________________________

جمعه بازارVeilleur de nuit (ویاغ دو نویی به معنی گـَزمه، میر شب یا نگهبان شب) نمایش بی نقصی هست از روایح خوراکی مانند و شکلاتی در کنار بستری حیوانی (انیمالیک) و ادویه ای. (زیره و میخک توی اکثر کارهای لوتانس نقش کلیدی دارن و با اینکه برای این عطر توی لیست مصالح نام برده نشدن، به وضوح خودنمایی میکنن) و برداشتی انتزاعی هست از روایح طبیعت در شب که حالتی اغواگر به خودشون میگیرن. شروعی غبارآلود و شبانه از نتهای شکلات و کاکائو که شیطنتی دزدانه و خوشمزه دارن، در کنار گل مریم که بدون خودنمایی ترکیب رو به جهتی تاریک و دارومانند منحرف میکنه، عشوه گری میکنن. گل مریم مقدمۀ بازی صامت و متین مـُشک و سیوت (مشک گربۀ قهوه) و مشک سمور (کاستوریوم، تاریکترینِ نتهای انیمالیک) رو رقم میزنه. عطری بسیار سبک و بی وزن؛ مثل خزش پارچۀ حریر روی پوست؛ که نشر بوی نسبتا بالایی رو در ساعات اولیه داراست اما موندگاری متوسطی روی پوست داره.

____________________________________________________________

شیرین بیان (Licorice) یکی از سختترین نُتهای برای دسته بندی هست. ماده ای که وجوه ادویه ای و آروماتیک زاویه داری رو به نمایش میذاره در حالی که همونقدر که در واقعیت خوراکی هست، چهره ای گورمند (خوراکی مانند) هم داره. هر بار که یه پاستیل شیرین بیان رو میخورم اون رنگ سیاه و شومش و مزۀ نمک مانند و گزنده و داروییش حس بسیار عجیبی بهم میده. این در وهلۀ اول بخاطر بیگانه بودن فرهنگ غذایی من با خاستگاه این ماده هست. گرچه بعید میدونم اهالی شمال و مرکز اروپا هم مرتب و با لذت بتونن لیکوریس بخورن. جدا از شیرین بیان گـُلی که بسیار وجوه خوراکی مانند، لواشک مانند، کهنه شبیه رُبهای ردیف شده روی طاقچۀ آشپزخونه داره گل ایمورتل یا گل نامیرا هست. ایمورتل یک تنه قابلیت ساختن فضایی شبه چرمی، شبه کهربایی، و عمیق و دارو مانند رو داره. نظیر بازی چشمگیر این گیاه وحشی رو میتونین توی عطر Histoires de Parfums 1740 ببینین.

____________________________________________________________

جمعه بازارحالا برگردیم به Bourreau des fleurs (بوغو دِفلو به معنی جلّاد گلها) که عطر اخیر این مجموعه هست که در سپتمبر ۲۰۱۷ به بازار ارائه شده. عطری که داستانش دیالوگ بین یک جلاد و محکومش پیش از اینکه تبر بر گردنش فرود بیاد رو حکایت میکنه و در واقع به زندگانی لوتانس و مادرش اشاره داره. عطری نیمه گلی، ادویه ای و چوبی سوخته هست با همون خصوصیات خوراکی عجیب و نامانوس که توی Jeux de Peau قدرتنمایی میکنه (به قول مصطفی بوی قرمه سبزی و به قول من بوی خونه ایرانی میده). رایحه ای گندم مانند و کمی گزنده؛ که نسبت به Jeux de Peau توی این عطر حضور کمرنگتری داره؛ توی بطن عمیق عطر غرق شده. برخلاف انتظار شما از اونچه بو میکنین توی این عطر هیچ گلی به کار نرفته اما به طرزی کنجکاوی برانگیز حسی گلی بهتون انتقال میده که دقیقا بازی تهوم و خطای بویایی گل ایمورتل هست، در کنار زیره و شیرین بیان (لیکوریس) که قدرت اصلی ترکیب هستن. Bourreau des fleurs با فضایی نعناگونه و خمیر دندانی و شدیدا ادویه ای شروع میکنه که حسی مشروب مانند، کمی تاریک اما نگران کننده داره که انگار قراره اتفاق بدی جایی از دنیا رخ بده. اضطرابی هست که مربوط به شما نیست و آسایش شما رو مخدوش نمیکنه اما به هر صورت قراره رخ بده. بعد از این بازی موذیانه اما مجذوب کنندۀ شیرین بیان ایمورتل با بویی کهنه و دودی و خاک خورده که گلو رو خشک میکنه وارد میشه. شاید به سختی بشه در پس زمینه ش فضایی پرتقالی و الدهیدی رو رسد کرد اما اونقدر مسلم نیست که بتونین قاطعانه به حضورش مهر تایید بزنین. و نهایتا بازی چوبی سوخته و خاکستری رنگ و  خنثی بدون هیچ احساسی روی نقوش صورتش پایان بازی رو رقم میزنه. موندگاری بالای این عطر هم به همت حجم بالای ایمورتل میسر میشه.

____________________________________________________________

جمعه بازاربذارین برگردیم به ۲۰۱۴ وقتی سرج لوتانس قسمتی از وجود خودش رو با عطر L’incendiaire (لُنسُندییِغ به معنی کسی که عمدا آتشسوزی راه میندازه) در مجموعۀ لوکس برش طلایی به نمایش گذاشت و این مجموعه که آتش درونش هست رو افتتاح کرد. همونطور که میبینین از توضیح مفصل ایده های الهام گیری هر کدوم از عطرهای لوتانس اجتناب میکنم چرا که اونچه به کلام گفته میشه اگر قابل بیان بود به صورت هنر تراوش نمیشد. باید درک بشه. لانسوندیِغ عطری هست بر پایۀ مرّ، عود، مشک، بخور، زیره، چرم و کاستوریم. بله همونطور که احتمالا حدس زدین رایحه ای به وضوح حیوانی و تاریک و چوبی و دودی داره که وجوهی مشترک با Serge Noir رو به اشتراک گرفته. علیرغم کیفیت مثال زدنی عطر و وضوح و خلوص و سیالیت عناصر تشکیل دهنده، شباهت بی حدش به عطرهای عودیِ هم دورۀ خودش و قیمت بالای عرضه شده باعث نفرت از سرج لوتانس شد. این از طرفی ممکنه بد به نظر بیاد اما ارزش این برند رو بالا برد چرا که عطربازهای حرفه ای واقعی و طرفداران واقعی لوتانس همچنان وفادارانه با این برند موندن. آتش افروز عطری شبانه، زمستانی و پاییزی و چوبی و خشک هست که نشر بوی پایینی داره و موندگاری خیلی خوب و نرمی روی پوست اجرا میکنه.

____________________________________________________________

جمعه بازارسرکه و بخور و گل، حس شادی، حس خودخواهی و حس جلال و شکوه. رایحه ای متفاوت و گمراه کننده توی ترکیبی تو در تو با لایه هایی روی هم انباشته شده از روایحی آشنا که به صورت کاملا جدید و نامانوس جلوه میکنن و حسی وحشی و گلی رو به نمایش میذازن. Cannibale (کنیبال به معنی آدمخوار) – که در امداد L’incendiaire ساخته شده رویکردی گل-محور و وحشی داره که روی پوست حسی گاز گرفته و زخم خورده رو به نمایش میذاره .عطری هست با شروعی سرکه مانند و دودی که دودش از چوب نیست بلکه از رزینهای سوخته هست که حس شرقی و صحرایی خشک و محسور کننده ای رو القا میکنن. برخلاف بطن عطر که حس شرقی قدرت میگیره، شروعش با رایحه ای شاد و شیطنت آمیز حسی اروپایی و فرانسوی داره که خیلی آروم و پاورچین پاورچین به سمت صحرای کبیر آفریقا میره؛ جایی که عطر به بستر کهربایی سوزان، آروماتیک، ادویه ای گزنده و دودی میرسه. ترکیبی که حس جادو و دنیای کهن رو هبه میکنه.

____________________________________________________________

جمعه بازاربنا به گفتۀ خود برند Cracheuse de flammes (کغاشوز دو فِلَم به معنی زن آتشخوار) شاهکار این مجموعه هست که حجم بسیار بالایی از عصارۀ رز در ترکیبش بکار گرفته شده تا، به گفتۀ خود لوتانس، حس “طلای ناب” رو القا کنه و حسی بسیار لوکس و ثروتمندانه. حجم بالای اسانس طبیعی رزی که توی این عطر بکار برده شده تا حس عشقی شعله گستر و آتشین زنانه رو القا کنه استثنایی هست و به همین دلیل این عطر که هم اکنون گرونترین کار این مجموعه هست قرار بود در ابتدا با قیمت هزار یورو بیرون بیاد. اما بخاطر ایجاب بازاریابی قیمتش به ۶۰۰ یورو نزول داده شد.

شروع Cracheuse de flammes دوز بالا اما دقیق و به اندازه ای از رز هست که رایحه ای تاریک، دودی، کمی فلزی و چسب مانند و به شدت اغواگر داره. این شروع که اکوردی میوه ای شامل هلو و گلابی و احتمالا یاس و گل مریم همراهیش میکنن، تا حداقل نصف عمر عطر ادامه داره تا جایی که به بستری به شدت خاکی، بخوری، چوبی و دودیِ نرم و تمیز و کهربایی میرسه. فضای کهربایی این عطر شبیه کارهای کلاسیک قدیمی هست و نزدیک ترین فضا به این رایحه توی عطرهای مدرن میتونه عطر گوچی پور اوم ۲۰۰۳ باشه که دیگه مفقود شده. بستر مرّ و نُتهای چوبی و کهربایی به رز و فضای گُلی این عطر حسی سوخته و خاک گرفته و زنگار بسته میده که اون رو به شدت لوکس و موقّر جلوه میده. این عطر موندگاری نسبتا خوبی روی پوست داره و نشر بوی متوسط به پایین. همه چی در حد بینهایت دقیق کار شده.

____________________________________________________________

جمعه بازارنوبت میرسه به عطر Renard constrictor (غناغ کونستغیکتوغ به معنی خز روباه که دور یقۀ پالتو مثل مار بوآ چمبره میزنه). این عطر اشاره داره به زندگی اشرافی زنان سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ که خز روباه یکی از شاخصه های ظاهری این طبقه اجتماعی بود. عطری اغواگر و عمیق که شروعش رایحه ای کافورمانند و آشنا داره. با ترکیبی شروع میشه که من رو هم یاد افترشیوهای درست حسابی باباها میندازه هم یاد عطرهای لوکس مامانها که فقط تو روزهای خاص روی لباسهای مجلسی میزدن. یه شروع لوکس و دعوت کننده و در آغوش کشنده که مثل یه آلبوم عکس قدیمی دوست داشتنی هست. بدون شک این شروع نمایشی هست از آلدهید و رایحه ای شبه نعنایی که به فضای شیرین ایندولیک گلهای سفید (به ترتیب قدرت یاس، گاردنیا و شکوفه نارنج) و هاله ای از رایحۀ انگورِ این عطر حالتی تیز و لبه دار اما بی آزار میده. (قابل ذکر هست که اِستِری به نام متیل آنترانیلات که توی گلهای سفید و ایندولیک به وفور یافت میشه در حقیقت بویی انگور مانند هم داره که باعث تصویر سازی نُت انگور توی عطر میتونه بشه بدون اینکه انگور واقعا بکار رفته باشه) رایحۀ انگور چهره ای مغموم داره، انگار قهر کرده اما قهری کودکانه و معصومانه. این تلاقی شروع متراکم گلی و انگور فضایی رو میسازه که بین قدیم و جدید قرار میگیره. برداشتی مدرن از روایح قدیمی مخملی و لوکس زنونه مثل Caron En Avion. یاس توی این عطر توی مرکز توجه هست منتها نه مثل یاسی که توی A la Nuit نرم و شهوانی بازی میکنه، و نه مثل یاس گستاخ اما لوکسِ Sarrasins. بلکه این یاسِ صامت و نازک نارنجی با پرده ای از نُتهای بخوری و رزینی که خیلی لطیف مثل حریری بی رنگ روش میشینن، آذین میشه. و مثل معمول کارهای لوتانس نهایتا عنبر نهنگ، مُشک و احتمالا مُشک سیوِت بستر کار رو میبنده. Renard Constrictor عطری گلی و بخوری هست که مثل معمول کارهای لوتانس بیشتر از اینکه عطر باشه، مثل ردی از عطر روی پوست میشینه. موندگاری نسبتا بالا و نشر بوی متوسط به پایینی داره که اون رو توی درجه ای بسیار شخصی و نزدیک پوست برای مدت طولانی نگه میداره.

____________________________________________________________

جمعه بازارشباهت L’Haleine des dieux (لالِن دی دیو به معنی نفس خدایان) به امبر سلطان (Ambre Sultan) انکارناپذیر هست. اما این شباهت فقط وجهی از هویت چند بُعدی این عطر رو در بر میگیره. لالن دی دیو عطری هست که در بدو شروع رایحه ای بسیار آشنا رو به نمایش میذاره. رایحه ای پلاستیکی و دارومانند و ادویه ایِ گرم و کمی گزنده و فلفلی و گـُلی که بدون شک حجم بالایی از رزینها و بالزامها و همچنین نُتی پودری که شبیه زنبق و چرم توی عطر Parfum d’Empire Cuir Ottoman هست، همراهیش میکنن. قسمت رزینی عطر بویی سوزنی برگ، کهربایی و چگال داره که کمی هم حس دودی به عطر اهدا میکنن. قسمت ادویه ای عطر هم دقیقا همون امضای معروف لوتانس هست که توی عطر Serge Noir به خوبی نمودار میشه: زیره و میخک. این ترکیب خوش ساخت فضایی جذاب و گیرا و لوکس هست از همنشینی کهربایی رزینی و ادویه ای در کنار بستری وانیلی و مُشکی. دودی نرم که حسی مقدس رو القا میکنه درست مثل نفس خدایان. همونطور که از ترکیب قدرتمند و استخون دارِ این عطر بر میاد موندگاری خیلی خوبی داره اما، بذارین خیالتون رو راحت کنم، نشر بوی همه عطرهای سری Section d’Or تعمداً متوسط به پایین هست.

____________________________________________________________

جمعه بازارSidi Bel Abbès (سیدی بلعباس) نام مرکز ایالتی به همین نام هست در شمال غرب کشور الجزایر. ایدۀ ساخت عطر از داستان رابطۀ عاشقانۀ بین یک افسر لژیونر فرانسه (چرم و تنباکوی گرم) و زنی از طبقه اشراف که در سیدی بلعباس زندگی میکنه (مُشک سفید پودری)، سرچشمه گرفته. این داستان البته خیالی هست و توی ذهن لوتانس شکل گرفته و مربوط میشه به دورانی که الجزیره تحت اشغال و تصرف فرانسه بود.

تحقق این رویا با همخوانی چرم خاک خورده و کهنه، قیر درخت غان، نخل مرداب، زعفران و تنباکو و بخور حاصل میشه. شروعی معدنی و زمینی و تاریک که از بدو شروع پرده های دود بخور کُندُر و نخل مرداب و بازی رزینها روی بُن مایۀ چرمی و تنباکویی این عطر کار میکنن. سیدی بلعباس عطری شرقی و نیمه دودی هست که قسمت بخوری و ادویه ایش با قسمت تلخ و چرمیش در جدال به سر میبرن اما در نهایت نیمۀ شرقی و ادویه ای به چرم غلبه میکنه.

____________________________________________________________

در مجموع اونچه این لاین لوتانس رو بین عطربازها بی ارزش میکنه ترکیبات ساده و خوانایی هست که هر کدومش رو ممکنه به نوعی از برندی دیگه هم دیده باشین. ترکیبات خاص و منحصر بفردی نیستن. در ازای این ترکیبات قیمت سرسام آور این مجموعه لوکس نکتۀ منفی دیگه ای از دید عموم هست چرا که لوتانس بین خودش و خیل عظیم طرفدارانی که با امبر سلطان و شرگی و چند کار دیگه میشناسنش خط قرمز پهن و قاطعی میکشه. این لاین بیشتر از هر چیز یک استراتژی بازگردوندن احتشام عطرهای “نیش” به برندهایی هست که واقعا مستحق این عنوان هستن. و لوتانس یکی از سردمداران این جرگه هست.

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

  1. مثل همیشه عالی بود کیوان عزیز. این دسته از کارهای سرژ لوتانز هم تستر یا اشانتیون دارن؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید