یکشنبۀ بارانی

یکشنبۀ بارانی – قسمت دوم: بوی زن


زنشنل – شماره ۵ (Chanel – Nº۵)

سال تولید: ۱۹۲۱

کشور: فرانسه

گروه بویایی: گـُلی الدهیدی (Floral Aldehyde)

عطار: ارنست بو (Ernest Beaux)

نُتهای برتر: الدهید، ایلانگ ایلانگ، سیوت، یاس، رز، زنبق، چوب سندل، وانیل

فصول استفاده: ارجحیت با شب و فصول سرد هست اما با دوز مناسب میشه هر چهار فصل استفاده کرد


آیا عطر میتونه انقلابی باشه؟ آیا عطر میتونه توی جامعه تغییر ایجاد کنه؟ جواب آره یا نه مهم نیست، مهم اینه که شنل شماره پنج، اولین عطر برند شنل که تو سال ۱۹۲۱ توسط عطرساز روس-فرانسوی ارنست بو تولید شد، جرقۀ عظیمی بود که انقلابی تو عطرسازی به راه انداخت که با جنبش های مهم مدنی توی بستر جامعۀ اروپایی هم دوران بود.

همونطور که تو قسمت اول پستهای یکشنبه بارانی توضیح دادم، تو این سری مقالات قراره به بررسی عطرهای کلاسیکی بپردازیم که توی تاریخ عطر جایگاه بسیار مهمی دارن. و توی قسمتهای بعدی ممکنه کمتر به بُعد تاریخ و سن عطرها پرداخته و در عوض به اهمیت نقش این عطرها توی تاریخ عطر بپردازیم.

بذارین طبق سنت پستهای “یکشنبه بارانی” برگردیم به عقب و نقبی تو تاریخ بزنیم و ببینیم چی میشه که این قله های خلاقیت در طول تاریخ عطر رشد میکنن. برگردیم به اواخر قرن نوزدهم وقتی زن اروپایی به اسم تشریفات و لوکس گرایی و عُرف جامعه توی لباسی با داربست فلزی که وزن لباس رو تا ده کیلو بالا میبرد، اسیر بود و از حرکت راحت محروم بود، و به طبع برای حرکت محتاج و منت کشِ مرد. تعجب میکنین اگر بگم یکی از وسایلی که جرقۀ رهایی زن از تشریفات و اسارت مرد و قفس فلزیش رو زد یکی از پیش پا افتاده ترین وسایل حمل و نقل امروزی بود: دوچرخه!

زندوچرخه ابزاری نو نبود اما برای استفادۀ زنانی که از همه چیز در جامعه محروم بودن قباحت محسوب میشد! با ورود دوچرخه به زندگی زنان نوعی لباسها از داربست فلزی عاری شدن، دامنها آزادتر شدن و حتی برای راحتی رکاب زدن شلوار باب شد! شلوار؟ این واقعا توی جامعه اون دوره اروپا و آمریکا پوشش قابل هضمی نبود. به همراه دوچرخه فعالیتهایی پیرامون احقاق حق زن از گوشه و کنار رخ داد و نهضتهای فمینیستی قدرت گرفتن.

مثال دوچرخه رو زدم برای اینکه نشون بدم گابریل (کوکو) شنل زادۀ چه فضایی بوده. جامعه ای که توش زن فلاپر¹، زنی که در ملاء عام سیگار بکشه و جَز گوش بده و کوتاه بپوشه و موهاش رو کوتاه اصلاح کنه فاحشه خوانده میشد. سالهای ۱۹۲۰ زمانی بود که دو نوع عطر توی جامعه زنان رواج بیشتری داشت: یا عطرهایی با محوریت یک گل مثل رز یا مریم، با غلظت بالا که بین طبقۀ متمول و مرفه رواج داشتن و به نشانی از ثروت و قدرت تبدیل شده بودن (مثل Après l’Ondée از گرلن)، یا عطرهایی با روایح حیوانی مُشک و یاس که معمولا توسط روسپیها و همخوابه ها استفاده میشد و به صورت غیر رسمی نمادی از طبقۀ دون پایه حساب میومد.

کوکو شنل، طراح مُد جوان، نابغۀ هنردوست، زنی که در قالب های تعریف شدۀ جامعۀ سنتگرا جا نمیشد، تصمیم گرفت به این پیشفرضها خاتمه بده و زمان رو مناسب دید که این دو باور رو با هم ادغام کنه تا روح آزادی خواهی سالهای ۱۹۲۰ رو به عطری جدید تبدیل کنه. روح دورانی که زنِش دیگه تحمل محکوم به زن بودن رو نداشت، آزادی میخواست و نقشش توی جامعه رفته رفته پررنگ میشد. بنابراین شنل از عطرسازش خواست تا عطری بسازه که “بوی یک زن” بده. او همچنین خواست که عطر نباید بوی یک ماده مشخص مثل رز یا یاس بده (چیزی که تا اون روزها بین عطرها رایج بود) بلکه باید بوی یک کلیّت، بوی یک ترکیب پیچیده بده که عناصرش توی تار و پود عطر پنهان شدن.


زن
ارنست بو

عدد پنج برای کوکو شنل معنی دیگه ای داشت. براش عدد شانس بود و با این عدد از دوران کودکی وقتی تو صومعه آئوبازین به عنوان یتیم نگهداری میشد اُخت گرفته بود و بهش باور داشت. بنابراین وقتی ارنست بو جعبۀ نمونه های ساخته شده که توش از عدد ۱ تا ۵ و ۲۰ تا ۲۴ رو داشت نشون شنل داد اون برای خوش یُمنی پنجمین رو انتخاب کرد و خواست که اسمش همون عدد بمونه. این عطر در روز ۵ ماه ۵ سال ۱۹۲۱ پرده برداری شد.

شنل از هیچ ساختارشکنی تو ارائۀ این عطر دریغ نکرد تا جایی که شیشۀ کاملا متفاوتی رو برای این عطر در نظر گرفت. تو دورانی که لالیک (Lalique) و باکارات (Baccarat) – کارخانه های معتبر شیشه سازی – مشغول ساختن شیشه های فاخر، مات و مشجر و پر طرح و نقش بودن، شنل شیشه ای شفاف که انگار مرئی نبود رو سفارش داد که شبیه شیشه داروها و شیشه های لابراتوار اون دوران بود. بعضیا اون رو مسخره و شبیه شیشه جیبیِ مشروبات میدونستن، برخی هم اون رو منحصر بفرد و خلاقانه معرفی کردن. مسأله این بوده که یک عطر ساختارشکن که نماد آزادی زن و تغییرات بنیادی توی جامعه میشه نمیتونه توی شیشه های متداول عرضه بشه. شیشۀ اولیه لبه هایی گرد داشت و دیواره ای بسیار نازک که به دلیل عدم استحکام کافی امکان پُست کردن به نقاط دور دست رو غیر ممکن میکرد. بنابراین تو سال ۱۹۲۴ شیشه دوباره بازسازی شد و این بار برای استقامت شیشه لبه های تیز و پَخ شده بهش داده شد. این شیشه به همین شکل تا امروز حفظ شد گرچه تو طول تاریخ روی ابعادش تغییراتی اعمال شده.

زن

تا همینجای داستان احتمالا باید متوجه شده باشین که چرا شنل شماره ۵ اینقدر از هم ترازهای هم سن و سال خودش معروفتر هست. چرا که برعکس همۀ اون عطرهای معروفِ تاریخ پشت سر شنل شماره پنج شخصیت و اعتبار کوکو شنل و متعاقباً کل برند شنل حضور داره. به عبارتی شنل شماره پنج آیکونِ زنانگی، شنل و برند شنل هست و این برند سالیانه چندین میلیون دلار فقط برای تبلیغ این عطر خرج میکنه تا این میراث دوران آرت دکو زنده بمونه. البته این مبلغ به راحتی هم درمیاد چرا که براساس آمار رسمی خود برند هر شش ثانیه یک بطری از این عطر فروش میره. توی این تبلیغات هم فقط از ستارگان معروف سینما مثل نیکول کیدمن استفاده میشه. مقالۀ بسیار جالبی توی این لینک به بررسی تبلیغات این عطر میپردازه که توصیه میکنم بخونین.

زن
گابریل (کوکو) شنل

دو جملۀ تاریخی با زمان بندی بسیار دقیق و مناسب در مورد شماره ۵ دربهای شانس رو به روی شنل باز کرد. اولی جملۀ معروف خود مادام شنل که میگه: “زنی که عطر نمیزنه آینده ای نداره”. این جمله تو زمانی که شنل به یک اسطوره نه فقط تو دنیای مُد و هنر بلکه یک چهرۀ بسیار مهم تو تاریخ تبدیل شده بود، تاثیر بسیار عمیقی تو فروش این عطر گذاشت. مرلین مونرو بازیگر معروف سینمای هالیوود جملۀ دوم رو اینطور خطاب میکنه: قبل از خواب تنها چیزی که روی بدنم میپوشم چند قطره از شنل شماره ۵ هست. این تاکید شدید روی عریان بودن و شهوت این عطر رو سریعا چندین پله بالاتر از هر عطر مطرح اون زمان ارتقا داد.


صحبت در مورد شنل و عطرش تمومی نداره. اما ما باید اینجا مطلب رو قیچی کنیم و بپردازیم به خود رایحه. افسانه ها در مورد عطر شماره ۵ بسیار زیاده. خیلی از مردم هنوز فکر میکنن شنل شماره پنج عطر خیلی خوبیه چون همه مواد استفاده شده توش طبیعی هستن! جان من جدی میگین؟! طبیعی؟ شنل شماره ۵؟

خب بذارین بحث در مورد بوی عطر رو از همین دریچه باز کنیم. شنل شماره ۵ یکی از اولین و معروفترین عطرهای تاریخ هست که حول نُتهای سنتتیک ساخته شده. علت محبوبیت، ساختارشکنی و معروفیت این عطر هم همین هست که برخلاف عطرهای کلیشه ای اون دوران از نُتی استفاده کرد که تا اون روز به ندرت شناخته شده بود: الدهید². ارنست بو توی یک سفر به قطب شمال از بوی آب دریاچه ها توی شب و رایحۀ منحصر بفرد یخ زده ای که دارن الهام گرفت و الدهیدی رو ساخت که از اون روز تا امروز توی تقریبا همه عطرهای زنونۀ شنل (به خصوص توی عطرهای سری Les Exclusifs de Chanel) به وضوح حس میشه. رایحه ای که بویی شبیه تمیزی و پارچۀ لینِن و هوای خنک آفتابی میده. البته نمیشه گفت شنل اولین برندی بود که الدهید رو توی عطر استفاده کرد³.

این الدهید رو نُتهایی از ابتدا تا فرود عطر همراهی میکنن. شروع عطر بویی به وضوح سبز، صابونی، پودری، پرتقالی، گازدار و کمی حیوانی و گرم داره. این شروع حاصل هم آوازیِ پرتقال، برگاموت، بهارنارنج، گل ایلانگ ایلانگ و الدهید معروف شنل هست که حس پرتقالی و گازدار و صابونی به عطر میده. این رایحه حسی زبر اما دوست داشتنی داره شبیه بافت گاز استریل تازه و تمیز. وقتی عطر به قلب ترکیب میرسه از زاویه ها و گوشه های تیزِ شروع آزاد میشه و رایحه ای گرد و لبه نرم با حالتی کاهلانه اما بسیار دوست داشتنی ظاهر میشه. رز و یاس و چوب سندل و زنبق گرمایی طبیعی به عطر میدن مثل گرمای طبیعی بدن زیر لحاف. حسی که هم کمی کهنگی داره هم سرزنده هست فقط دلش میخواد تنبل باشه و زیاد حرکت نکنه. و نهایتا بستری بسیار دلچسب و چوبی از چوب سندل و خزه بلوط و وتیور و پچولی که از شکوه دوران خودش حرف میزنه.

شنل شماره ۵ عطری هست که از ۱۹۲۱ تا امروز داره بی وقفه تولید میشه. چند زیرمجموعه (فلنکر) داره که مال من هم اتفاقا یکیش هست. بررسی من از روی نسخۀ EdP این عطر هست. نسخه های EdT و EdC این عطر هم موجود هستن و نسخۀ اصلی Parfum هست که اسپری نداره و همچنان به همون شکل داره تولید میشه. این عطر سایزهای متعددی داره از ۷٫۵ میل تا ۲۲۵ میل.

در طول تاریخ یکی دو تا تغییر توی فرمولش بخاطر منع استفاده از نتهای حیوانی داده شد که البته راحیۀ عطر به هیچ وجه عوض نشد چرا که شنل تاکید روی حفظ سرسختانۀ این میراث مدرنیسم قرن بیستم داره. شنل از سال ۱۹۸۹ به کمپین حفاظت از گونۀ گربۀ قهوه (سیوِت) پیوست و از نُت سیوت سنتتیک استفاده کرد.

★★★★★


  1. فلاپر (Flapper) واژه ای از سالهای ۱۹۲۰ و عصر موسیقی جَز هست که به زنان جوان اهل مُد و زندگی مدرن اون دوران اتلاق میشده که تیپ و رفتاری متفاوت از عُرف جامعه داشتن. دامنهای کوتاه میپوشیدن و موهاشون رو کوتاه و مردونه آرایش میکردن.
  2. شنل از الدهیدی استفاده میکنه به اسم ۲Methylundecanal که ترکیبی طبیعی هست که توی روغن پوست کامکوات به وفور یافت میشه. این الدهید بویی پرتقال مانند، گازدار، کاغذ مانند و عنبری داره.
  3. زندر سال ۱۸۸۹ برند فرانسوی L.T. Piver عطری رو با محوریت روایح گلی و استخوان بندی الدهید ساخته بود به نام Rêve d’Or (به معنی رویای طلایی) که حسی طلایی و آفتابی شبیه بوی کاغذ کهنه داره. حسی که توی عطرهای شنل هم کم و بیش پیدا میشه. اما محبوبیت شنل و مهجوریت پیوِر باعث شد شنل تو ذهن خیلی ها به عنوان اولین عطر الدهیدی تاریخ شناخته بشه. این عطر همچنان تولید میشه. همچنین عطر Guerlain L’Heure Bleue که توی قسمت بعدی یکشنبۀ بارانی در موردش حرف میزنم هم توی ترکیبش از الدهید استفاده کرده بود اما به مقدار کم فقط برای اینکه نُتهای گلی و پودری رو بهتر نمایش بده.
برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

20 دیدگاه

  1. ای جان چه کولاکی چقدر اطلاعات قشنگ دست مریزاد عالی ?
    هنوز با این نت آلدهید مشکل دارم. میشه لطفا چند عطر نسبتا جدید و مردانه که بوی غالبش آلدهید باشه اسم ببرید؟
    سپاس بسیار
    موفق و پیشرو باشید.

  2. ای بابا…
    به دلیل استفاده طراحان اروپای شرقی، و تلفظ ç به عنوان “چ” در این کشورها….
    گغچون هم رایج شده.
    در ایران تو مدل لباس های دهه ۲۰ و اوایل ۳۰ (شمسی) بارقه ای از این استریم رو میبینید.
    البته این ترندی که از چند سال پیش شروع شده و خانوم ها دارن لباس (بیشتر پیراهن) اقایون رو می پوشن، هیچ ربطی به فلاپر نداره ها( با وجود ارایه منطق یکسان)

  3. حالا چجوری صبر کنیم برا یکشنبه ی بعدی و لوغ بلوووو?
    کیوان داری کولاک میکنیا بسه بابا یه تنفسی بده?

  4. بسیار عالی بود و خیلی ممنون از این مطلب مختصر و مفید و وقتی که میذاری کیوان.
    برام جالب بود که ترکیبات عطری اغنیا و فقرا فرق داشته باهم.
    شنل شماره ۵ واقعا یکی از اسطوره های دنیای عطره و هیچ کاری نمیتونه جاشو پر کنه.
    عطرای آلدهیدی زیادی هستن که سعی دارن با پوششی از گل ها و میوه ها تیزی و تندی روایح آلدهیدی رو نرم و شامه پسند کنن اما N5 در این بین به گستاخانه ترین حالت ممکن آلدهید رو در عطر ارائه میده.
    نمونه هایی که از این الگو پیروی کردن زیادن مثل کلش از هرمس، استی از استی لادر، لانوین از آرپج و و و اما به نظرم آلدهید توی هیچکدوم انقد لخت و شدیدا خودنما در عین زیبایی کار نشده و به قولی آلدهید شماره ۵ یه چیز دیگس…
    درمورد شیشه ی عطر هم واقعا این حالت شیکی و ظرافت درعین سادگیش رو شدیدا تحسین میکنم و شیشه های این مدلی شنل همیشه برام بین دوس داشتنی ترین وزیباترین شیشه هایی بوده که نام بردم مخصوصا کوکو با اون ترکیب مشکی و طلایی در کنار رنگ جذاب عطر.
    تو این دوره ای که من به آلدهید و عطرای آلدهیدی اعتیاد پیدا کردم و هیچی رو مثل یه عطر آلدهیدی ناب دوس ندارم عمیقا بو بکشم این مطلب و یادآوری جایگاه بلند شماره ۵ در دنیای عطر و بین روایح آلدهیدی موجود، عطش منو برای داشتن شماره ۵ که مدت هاست تو ویش لیستم کنار کوکو خاک میخوره صدبرابر کرد.
    اما نکته ای که هست خرید عطرای شنل تو ایران یه کم با شک و تردید و دلهره ی اصل نبودن همراهه و نسبت به سایر برندا کمیاب تره و باید احتیاط کرد. ضمنا عطرای شنل تو عطرفروشی های ایران به هیچ عنوان تستر ندارن مگه اینکه صاحب عطرفروشی لاتی کنه یه دونه عطر آکبند رو باز کنه بذاره برا تست مشتری.
    خدارحمت کنه مرلین مونروی بی نظیرو اتفاقا منم روایح آلدهیدی رو بیشتر از هرچیز برای خواب دوست دارم?
    چون اکثر کارای الدهیدی نرم و لایت و لطیفن و آرامش بخش حالا نمیدونم شماره ۵ هم جواب میده و در این حد سبک و لطیف هست یا مرلین مقاومت بدنیش بالا بوده?

  5. منم همچین خاطراطی دارم.. کتابا و قرآن های کهنه ک کاغزشون زرد و شکری یا قهوه ای شده.. بویی شبیه ترکیب خاک بارون خورده و نم و رطوبت و خزه.. و اشاره ی هوشمندانه ی کیوان جان ، بوی طلایی و خورشیدی

  6. در مورد شماره ی پنج کوکو هرچه میشد گفتید.. من فقط تشکر میکنم.
    .
    عطری که اسپری نداشته باشه حس خیلی دلنشین و خوبی بهم میده موقع استفاده..

  7. با تشکر از کیوان،
    در واقع، فلاپر (به فرانسه گغچون) گوشه ای از قدم کوچکی، البته به نظر من کم اثر، بود که پس از ج.ج اول صورت گرفت برای هرچه بالا بردن عدالت جنسی در غرب ( و ناگزیر به تبع آن در جهان سوم)،
    استفاده از لباس شل و راحت پوش، کلاه و…. البته در درجه اول برای پنهان کردن انحنای بدن زنان سپس هر چه بیشتر آدپت شدن( و در زیر این ماسک به نوعی معترضه و ستیز) با جامعه مردسالار بود.
    در دهه اخیر هم طراحان همواره گریزی هر چند با تحریف زدن به فلاپر فشن.
    همین گبریل شنل بود که رنگ های خنثی مانند کرم و بژ و خاکستری کم رنگ را وارد مد آن سال ها کرد، که تو رنگ این عطر و جعبه اش نیز ازش پیروی شده تا به امروز.

  8. جدا ازینکه مرسی بابت این پست مختصر و مفید و مثل همیشه جذاب، همین چند وقت پیش داشتم از جناب فربد درباره بوی کاغذ کهنه میپرسیدم که ایشونم چند تا عطر معرفی کردن. من تو بچگی یکی از تفریحات سالمم این بود که بشینم لای کتاب های مامان بزرگم و قدیمی تر ها رو بو کنم.

        1. ترکیه، آذربایجان، آلبانیایی(نه خود کشور آلبانی)، اسپانیا(برخی از گویش ها)، پرتغالی (شک دارم) و…
          کیوان، tch تلفظ میشه…
          به صورت نوشتاری، شاید نشه کامل برسونم مطلب رو.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید