بررسی عطر

نفس خداوند: بررسی عطر Lush Breath of God

خداوند

لاش – برث آو گاد (Lush – Breath of God)

سال تولید: ۲۰۰۸

کشور: انگلستان

گروه بویایی: شرقی چوبی (Oriental Woody)

عطار: سیمون کـُنستنتین (Simon Constantine)

 نُتهای برتر: بخور، چوب سدروس، طالبی، خس خس (وتیور)

فصول استفاده:پاییز و تا حدی زمستان

وقتی کودک بودم دود سیگار رو خیلی دوست داشتم. عصرهای جمعه که جمع میشدیم مزرعۀ پدربزرگ، پدر و عموها و گاها دوستهای کودکیشون که اونها هم برای دیدار پدر و مادرهاشون جمعه رو توی دهکده میگذروندن روی ایوان رو به حیاط خانه شطرنج بازی میکردن، چای و کلوچه میخوردن، سیگار میکشیدن. چهار زانو مینشستن و ما رو هم برای اینکه هم توی باغها گم نشیم و هم سر و صدا درست نکنیم که بقیۀ اعضای خانه قیلولۀ عصرشون رو تو سکوت داشته باشن، میشوندن توی بغلشون و میگفتن شطرنج یاد بگیر. بوی سیگار مردهای سیبیلوی دهه شصت، بوی چای دودی مادربزرگ، بوی باغهای پرتقال و خاک نم کشیدۀ خزه بستۀ پای درختهای پرتقال… همۀ اینها برگ برگِ دفتر خاطراتی نوشته نشده، نقاشی نشده، گفته نشده هستن که با تمام روحیات من بخیه خوردن.

عطر “نفس خداوند” از برند Lush قسمتی از اون خاطرات رو به خوبی زنده میکنه. یادمه یکی از قابلیتهای من تو کودکی این بود که چرا بوهایی که بقیه ازش چندششون میشد روی من تاثیری نداشتن. معمولا با تعاریف و پیشفرضها رابطه خوبی نداشتم. بوی لجن برای من همونقدر جالب بود که بوی گوسفند و اسب… نه بد بود نه خوب. فقط یک بو بود و جالب بود. اما یکی از اون بوهایی که خودم هم زیاد دوسش نداشتم بوی جاسیگاری بود تو آخر شب بعد از اینکه صفحه شطرنجها لوله میشن و مهره ها هم جمع میشدن تو کیسه و میرفتن روی رف. بوی خاک سیگار همیشه تیز بود. نه فقط به این خاطر که جمعه تموم شد و فرداش مدرسه بود، بلکه واقعا بد بود. فیزیکی بد بود!

 Breath of God نمومۀ بسیار خوبی از یک ذهن باز، درست بین، منطقی و هنرمندانه هست. از اون دسته اذهان هنرمندانه که از هر آت و آشغالی میتونن یه کار دستی درست کنن و شما حیرت زده تماشاشون کنین. سیمون کنستنتین عطار این اثر هست و جدا از این عطر کارهای بسیار خوبی برای برند Lush ساخته. Breath of God عطری بسیار تلخ هست. نیمه دودی، خاکستر گرفته و کمی میوه ای و کمی ادویه مانند. رایحۀ شروعش مثل کسی هست که داره طالبی میخوره در حالی که بوی سیگارهایی که کشیده روی سبیل پر پشتش رد بوی بسیار قوی گذاشته. سیگار شیک و لوکس و مایه داری نیست. سیگاری تلخ و تیره و فقیرانه که من رو یاد داستانهای عباس معروفی میندازه. اونچه سیمون کنستنتین نیاز داشت برای اینکه بوی سیگار مانند رو بسازه رایحه ای دودی بود بعلاوۀ رایحه ای آبدار و آب مانند و کمی مزه دار. این ترکیب به درستی با بخور تلخ و گیاهی و رایحۀ طالبی و کمی نت مرکباتی ترش و خنک که تاثیری روی کلیت کار نداشته باشه، ساخته شده و فیلترهایی که ازش گذرونده فقط اون رو کمی از فضای ته سیگار دور کرده و زوایای نرم و دوست داشتنی تلخی بهش داده.

رایحۀ آبی اقیانوسیِ طالبی حالتی ماهی مانند هم داره که توی این عطر خیلی مستتر ظاهر میشه و توی فضای گرم چوبی و بخوری پنهان میمونه. بستر گرم چوبی ترکیبی از چوب سندل و چوب سدروس و بخور هست. ترکیبی که میل به گرمی و شیرینی داره. گرم هست اما بخور تلخیش رو مثل امپراطور ادامه میده.

توی یک جمع بندی عطری هست که بوی ته سیگار رو به شیکترین حالت ساخته. موندگاری نسبتا بالا و نشر بوی متوسط به پایین. عطر خاصی هست و شاید طرفدار نداشته باشه اما روی پوست وقتی میمونه مخاطب خوبی داره. گرچه مثل هیچ پدری که بخاطر بوی سیگار روی کُتش تحسین نشده، ممکنه شما هم بازخورد عالی نگیرین از این عطر.

★★★★

برچسب ها
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
Web Statistics
بستن
بستن

بلوک تبلیغ حذف شد

با غیرفعال کردن مسدودکننده تبلیغات از ما حمایت کنید